آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۳ تیر ۳, سه‌شنبه

تفاوت سلیقه‌ای چهره‌ای (بخش دوم)

یادداشت مهمان (شماره هشتم، آبان و آذر 92)


شناخت خود، رفتار با خود
پیداست که انتخاب هر چیزی (مانند لباس، اتومبیل، منزل، محل کار و هر آن چیزی که انتخاب خواهد شد) مولفه‌هایی برای خود دارد که دخیل در آن انتخاب هستند؛ یکی از آن مؤلفه‌ها، ظاهر منتخب است که گاهی بسیار مهم و گاهی دارای میزان اهمیت متوسط و کم است.
در انتخاب یک منزل مؤلفه استحکام و زیبایی، در انتخاب اتومبیل مؤلفه سرعت، استحکام و زیبایی در انتخاب‌های دیگرمان هم مؤلفه‌های خاصی دخیل هستند، در انتخاب دوست چه چیزی می‌تواند حائز اهمیت باشد؟ اندام؟ تیپ و ظاهر پوششی؟ اخلاق و منش اجتماعی؟ سطح تحصیلات؟
باید صادقانه گفت که هر کدام از عوامل گفته شده مطرح و دخیل هستند با این تفاوت که هر شخص به طور متفاوت با اشخاص دیگر اهمیت متفاوتی برای این عوامل قائل است به طور مثال فردی دوست دارد به شخصیت افراد اهمیت بیشتری قائل شود و شخصی دیگر برای چهره و ظاهر افراد اهمیت بیشتری قائل است.
سوال اینجاست که کدام یک از مؤلفه‌های ذاتی و اکتسابی یک فرد می‌تواند مهم و پر رنگ‌تر باشد؟ جواب این سوال ساده است و باید به جای گزینش تک‌تک مؤلفه‌ها به صورت مکمل به آنها نگاه کنیم شاید فردی باشد که بر عکس چهره ساده و معمولی خود دارای سرشتی زیبا و همراهی خوب است و حتی شاید افرادی باشند که چهره خوب و قابل مثالی داشته باشند ولی دارای سرشتی نامتناسب با ابعاد شخصیتی ما باشند. این مهم است که شخصیت ما چگونه است و خودمان در پی یافتن چه فردی با چه ابعاد شخصیتی و ظاهری هستیم.
بدون داشتن تعبیر و تعریفی از آنکه در پی او هستیم ما مثال همان آدمی هستیم که دنبال چیزی باارزش از دل کوه بود! بی‌آنکه بداند دنبال چیست که در نهایت هم با انبوهی از خستگی و پریشانی مواجه خواهیم شد بدون دست یافتن به آنچه که می‌خواستیم؛ ولی نمی‌دانستیم چیست! بهتر است مؤلفه‌ها را یک‌جا جمع کنیم و به اصطلاح کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم آیا واقعا شخصیت، اندام، تیپ، تحصیلات و خیلی چیزهای دیگر فرد مورد نظر به ما می‌خورد؟

ابعاد شخصیت
پژوهشگران پنج بُعد اساسی برای شخصیت هر انسان در نظر می‌گیرند. مدارک و شواهد بسیاری برای درستی این نظریه ظرف 50 سال گذشته ارائه شده است. پژوهش در این زمینه ابتدا توسط فیسک (1949) آغاز شد و سپس از طریق پژوهشگران دیگری چون نورمن (1967)، اسمیت (1967)، گلدبرگ (1981) و مک‌کرا و کاستا (1987) توسعه یافت. 
این پنج بعد، رده‌های گسترده خصیصه‌های شخصیت را تشکیل می‌دهند. با وجودی که مقالات بسیار زیادی در تأیید و پشتیبانی از این مدل (پنج عامل) برای شخصیت وجود دارد، اما پژوهشگران بر سر نام دقیقی برای این ابعاد، اتفاق نظر ندارند. این پنج رده معمولاً با اسامی زیر عنوان می‌شوند:
برون‌گرایی این خصیصه شامل ویژگی‌هایی از قبیل تحریک‌پذیری، مردم‌آمیزی (میل به برقراری روابط بین فردی)، پرحرفی، اعتماد‌به‌نفس و ابراز هیجانات و احساسات به مقدار زیاد، می‌باشد.
خوشایندی (مقبولیت) این بعد شخصیت شامل ویژگی‌هایی از قبیل اعتماد، نوع‌دوستی، احترام به خواست‌ها و نیازهای دیگران، مهربانی، محبت و سایر رفتارهای پسندیده اجتماعی می‌باشد.
وظیفه‌شناسی (وجدان) ویژگی‌های متداول این بعد شخصیت شامل سطح بالای تفکر، به همراه کنترل مناسب واکنش‌ها و نیز رفتارهای هدفمند می‌باشد. کسانی که این بعد از شخصیتشان برجسته باشد، اهل سازمان‌دهی و پرداختن به جزئیات کارها هستند.
تهییج پذیری کسانی که این ویژگی در آن‌ها برجسته باشد، از نظر هیجانی بی‌ثبات، مضطرب، دم‌دمی‌مزاج، خجالتی و افسرده هستند.
آزاداندیشی این خصیصه شامل ویژگی‌هایی از قبیل تخیل و بینش است و کسانی که این بعد شخصیت در آن‌ها قوی باشد معمولاً دارای علائق متنوعی می‌باشند.
این ابعاد نشانگر زمینه‌های گسترده شخصیت انسان هستند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که خصیصه‌هایی که در یک گروه قرار دارند معمولاً در بسیاری از افراد با همدیگر و به صورت توأم وجود دارند. برای مثال، افرادی که مردم‌آمیز هستند و میل زیادی به برقراری روابط بین فردی دارند، معمولاً پرحرف هم هستند. با وجود این، گاهی اوقات هم این ویژگی‌ها باهم وجود ندارند. شخصیت انسان بسیار پیچیده و متنوع است و هر فرد ممکن است رفتارهایی متناسب با چند بعد از ابعاد فوق از خود نشان دهد.

جذبه و دفعه
شخصیت می‌تواند سازگار و یا ناسازگار باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح می‌شود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف‌پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطاف‌پذیری بهره می‌برد؛ اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف‌ناپذیری از خود بروز می‌دهند؛ بنابراین اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطاف‌ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت‌ها».
در حقیقت می‌توان اشاره به این نکته داشت که شناخت مؤلفه‌های اکتسابی افراد می‌تواند معیار خوبی برای شروع روابط باشد؛ حال آنکه باید قبول کرد گذر زمان تأثیرات ملموسی بر رفتار و افکار هر شخص دارد.
اتفاق نظر بر این معیار استوار است که جذابیت چیزی غیر از زیبایی است شخص مي‌تواند صورت زيبايی نداشته باشد اما بسيار جذاب باشد و هم چنين مي‌تواند بسيار زيبا باشد اما اصلاً جذابيت نداشته باشد. میزان جذبه و دفعه هر فرد مؤلفه‌ای است که با توجه به سن و منش اجتماعی خانواده و اطرافیان وی ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی دارد، شاید بتوان گفت خانواده و اطرافیان قابلیت تغییر شخصیت افراد به صورت مستقیم را دارند و جذبه هر شخص بیشتر پیرامون این دو قشر شکل گرفته و به تکامل می‌رسد هر چند حضور در مجامع مختلفی همچون مدرسه و دانشگاه و برخی گروه‌های اجتماعی نیز در پرداختن و باروری شخصیت سهمی درخور دارند اما قشر خانواده و اطرافیان تاثیری شگرف بر افراد دارند. شخصیت هر شخص در گذر زمان و با ایجاد ارتباط با افراد دیگر مرتبا پرداخته‌شده و دست‌خوش تغییراتی می‌شود که شاید خود فرد متوجه آنها نشود و گاهی عمیق و گاهی سطحی است.
شاید بتوان اذعان کرد که شروع روابط اگر بر پایه منش و شخصیت افراد بنا شود بسیار پایدارتر و عمیق‌تر خواهد بود حال آنکه ایجاد تغییر هم در شخصیت و هم در تمامی ابعاد وجودی انسان ممکن و امری شدنی است، ظاهر تغییر می‌کند، پوشش بروز می‌شود، سطح تحصیلات بالاتر می‌رود، هوش و ذکاوت روزبه‌روز افزون‌تر می‌شود این‌گونه استنباط و برداشت می‌شود که پرداختن به مؤلفه‌های شخصیتی رمز بقای روابط است. حسن ختام این بخش شعری است از سعدی:
تن آدمی شریف است بجان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

منابع در دفتر مجله موجود است
ایرج

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر