آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ فروردین ۵, دوشنبه

دو قطعه شعر از بازیار

باشگاه نویسندگان (شماره دوم، آبان و آذر91)

از گفتن این حرف نمی ترسم
دیشب یه رویا دیدم
خود دوممو دیدم که لخت مادرزاد به خود اولم نگاه می کردم و لبخند می زدم
جلو رفتم، چشمامو بستم و لب خودمو بوسیدم
بغلم کردم
عاشقم شدم
گناه نیست، آروم نوازشم کردم و شعر عاشقانه خوندم
از بوسیدن لبم سیر نمی شدم
آروم دستامو گرفتم و همراه خودم رفتم
لباسامو درآوردم و مثل خودم شدم
با خودم حرف زدم و گله کردم که حالا توی اقلیت هم یک نفرم
خودم گفتم حالا یه نفر نیستیم
عاشق من باش
اون شب به بعد من عاشق خودم شدم
هر روز و شب با منم
تا کی دوام میاره نمیدونم، فقط آرزو می کنم تو خوابم از دست نرم

**********

تقدیم به م.د
شب باران و عشق و آغوش و بوسه ی اول و سر به بالین
جبرئیل دید و به خدا گفت تبارک الله احسن الخالقین
جز دو چشم بلورین من چه دیدم که از لب او عسل نوشیدم
گرمای تن و نفس سینه به سینه، که جز رنگ خدا چیزی ندیدم
صدای نفسش در دلم کرده خانه
هرچه دیوار دور قلبم بود گشت ویرانه
گر در طلب یار دیگر روم ناکامم
چون تو آن گم کرده ام باشی و من می دانم
شمشیر و خنجر به دست با رقیب می جنگم تا بمیرم
به خدا خدا هم باشد ز عشقت جانش بگیرم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر