آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ مهر ۱۴, یکشنبه

کابوس یک بیماری

زندگی اقلیتی (شماره چهارم، اسفند91، فروردین92)

گفت‌وگو با ترانه، لزبینی که نمیدونه آیا به هپاتیت یا ایدز مبتلا شده یا نه و از طرفی هم جرات نمیکنه تا آزمایش خون بده، از نظر من میتونه تصویر خیلی نزدیکی از مشکلات جامعه‌ی دگرباش‌ها و نه فقط لزبین‌ها رو به ما بده. امیدوارم که لااقل صحبت کردن ترانه با من، باعث شده باشه تا خاطرش کمی آروم بشه، چون همونطور که خودش میگفت خیلی وقته داره کابوس بیماری‌های جنسی رو میبینه.
متین محمدی


ترانه جان، لطفا خودت رو برای خواننده‌های مجله معرفی کن.
سلام. اول از همه تشکر میکنم متین عزیز که بلاخره یک نفر هم پیدا شد که به درد ما برسه و بخواد حرف ما رو گوش کنه. الان یک ساله که اومدم ترکیه و دارم تنها زندگی میکنم از بس که از آدمای دور و برم خسته شدم. تا چند وقته دیگه هم ازین خراب شده میرم. 27 سالمه و با دوست دخترم به ترکیه اومدم ولی دوست دخترم خانواده اش اومدن دنبالش به زور بردنش. منم از ترس محل زندگیمو تغییر دادم تا این مدتی که اینجا هستم زودتر تموم شه.

ترانه، امیدوارم که هرچه زودتر مشکلاتت در ترکیه برطرف بشه ولی آیا مشکل دیگه ای هم داری که اذیتت کنه؟
بله، من حدود سه چهار سالی هست که خیلی زیاد ازینکه آلوده شده باشم به بیماری‌های مقاربتی، میترسم. هیچ وقت جرات نکردم به خاطرش با کسی حتی دوست دخترم، حرف بزنم درین مورد یا اینکه بخوام برم دکتر تا تکلیف خودمو مشخص کنم با خودم.

چرا فکر میکنی که باید بترسی؟ مگه از سه چهار سال پیش برات چه اتفاقاتی افتاده؟
حدود چهار سال پیش وقتی تحت فشار خانواده مجبور شدم ازدواج کنم، برای اینکه خودمو آروم کنم به بی‌بندو باری رو آوردم و با هرکسی که می‌شد رابطه‌ی جنسی برقرار می‌کردم تا بتونم وقتمو پر کنم. الان که فکرشو میکنم واقعا حماقت کردم، ولی حالا از ترس اینکه هپاتیت یا اچ ای وی گرفته باشم، شب‌ها کابوس می‌بینم. بعضی اوقات مجبور میشم آرام‌بخش مصرف کنم.

چرا آزمایش خون نمیدی تا حداقل از این بلاتکلیفی دربیای؟
متین جان، شما فکر میکنی مشکل من با آزمایش خون دادن حل میشه؟ شما فکر میکنی کسی که آلوده شده باشه براش فرقی میکنه که توی برگه های آزمایشش چی نوشته باشن؟ من فکر میکنم به احتمال زیاد یا هپاتیت یا ایدز رو دارم و همینم منو میترسونه. میترسم اگر واقعا این بیماری‌ها رو داشته باشم خودمو بکشم. دیگه نمیتونم بعدش زندگی کنم.

احتمال این هم وجود داره که آلوده نشده باشی و از شر این کابوس‌هایی که در موردش میگی خلاص بشی. به هر حال احتمال آلودگی لزبین‌ها از طریق هم کم هست.
چون احساسم بهم میگه احتمال بیشتری وجود داره که ایدز یا هپاتیت یا جفتشونو داشته باشم، برای همین دلم نمیخواد آزمایش بدم، ترجیح میدم کابوس ببینم شبها. اگر کسی بفهمه که من بیماری دارم، از این هم تنهاتر میشم و حتی کسایی که روشن‌فکر هستند ازم دوری می‌کنند وای به حال بقیه.

اگر هم آلوده شده باشی، میتونی اقدام کنی و زودتر خودت رو درمان کنی یا حداقل جلوی رشد بیماری رو بگیری. من فکر میکنم نباید دست روی دست بگذاری.
همین الان هم که نمیدونم آلوده شدم یا نه، چندان به زندگی امیدوار نیستم وقتی که بفهمم که آلوده شدم متوقف شدن بیماری چه فایده‌ای داره؟ سرنوشت کسانی که آلوده شدند آیا جز درد جسمانی و تنهایی کشیدنه؟ من حتی برای اینکه دوست دخترم منو رها نکنه، بهش نگفتم که ممکنه هپاتیت یا ایدز یا هر بیماری دیگه‌ای داشته باشم. میدونم خودخواهیه، ولی دلم نمیخواد وقتی ازینجا رفتم، دوست دخترم بگه حاضر نیست بیاد پیشم. خودشم یه کم شک کرده که چرا دنبال کس دیگه‌ای نمیرم. چون من میدونم هیچ کس دیگه حاضر نیست با من دوستی کنه اگه بفهمه من احتمالا آلوده به یکی از انواع بیماری‌های مقاربتی هستم.

آیا هیچ دوستی داشتی که اعلام کرده باشه، اچ‌ای‌وی مثبته؟
نه، هیچ کسی نمیاد اعلام کنه که اچ‌ای‌وی داره، مخصوصا لزبین‌ها که خیلی ترسو هستند در این زمینه. ولی یه سری دوست دارم که اونها هم خیلی میترسند ازینکه آلوده شده باشند. هرچند که فکر میکنم لزبینها کمتر از گی‌ها یا دگرجنسگراها، در معرض ابتلا به این بیماری‌ها هستند ولی من خیلی‌ها رو میشناسم که مثل من از این قضیه میترسند. چند ماه پیش یکی از دوستام، با خوشحالی اومد توی جمع دوستامون یه برگه هم دستش بود که نشون میداد آزمایشاش همه نگاتیو هستند و بیمار نیست. راستش خیلی حسودیم شد. اون، این جرات رو داشت که بره حداقل آزمایش بده. من خیلی می‌ترسم و اینجا هیچ روان‌شناس معتمد و هم‌زبونی ندارم که باهاش صحبت کنم ولی اگه از ترکیه خارج شدم، حتما پیش یه روان‌شناس میرم تا مشکلم رو بررسی کنه.

اگه دوست دخترت توی این مدت آلوده شده باشه، چی؟
چه آلوده شده باشه چه نشده باشه، قسم خوردم که هیچ وقت ازش دست نکشم. اگر هم آلوده شده باشه من امیدم به زندگی بیشتر میشه، چون اینجوری میتونم برای سلامتی اون زندگی کنم و ازش مراقبت کنم تا لااقل بیماری‌اش وخیم نشه.

با اینهمه من فکر میکنم که ترانه یا باید به ترسش غلبه کنه یا باید بتونه این استرس و اضطراب رو از خودش دور کنه. ترانه آیا حرف آخری داری که به خواننده‌های مجله بگی؟
حرف خاصی ندارم فقط از همه‌ی کسایی که حرفای منو می‌خونن میخوام خواهش کنم، از رفتارهای پرخطر جنسی دوری کنن و اگر هم آلوده شدن مراقب باشن تا اطرافیانشون و خانواده‌شون به بیماری دچار نشن.


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر