آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ فروردین ۱۰, شنبه

زایمان خویش

راز اقلیت (شماره دوم، آبان و آذر91)

Coming out اصطلاحی است برای اقلیت‌های جنسی که از گنجه بیرون می‌آیند. گنجه، سینه‌ی یک همجنسگرا، دوجنسگرا و دوجنسگونه‌ای است که درون خود درد را میریزد. درد خود بودن. خودی که ناخواسته خاص است، تک افتاده و مورد ظلم قرار می‌گیرد، زیرا اقلیت است. اقلیتی از دسته جنسی. او درون خود رازی را به امانت گرفته که بیان آن برایش در محیط ناسالم و بیمار گونه هزینه‌های سنگینی در بر دارد. 
ما آدم‌ها هیچ کداممان شبیه دیگری نیستیم. گروهی درون‌گرا هستند و گروهی دیگر برون‌گرا. میزان درون‌گرایی و برون‌گرایی هر فرد هرگز مطلق نیست. بسیاری از افراد درون‌گرا هستند که اسرار بزرگی را سال‌ها در دل خود نگه داشته‌اند و هنوز هیچ چیز از آن را نگفته‌اند. اما این افراد به اطرافیان خود درباره گرایششان حرف زده‌اند. چه می‌شود که یک فرد هرچقدر هم درون‌گرا، تصمیم به گفتن این موضع، که از تبار اقلیت است می‌گیرد؟ گرایش جنسی موضوع شخصی است. اما چرا اکثر اقلیتی‌ها تصمیم به بیان یکی از شخصی ترین موضوعات زندگی خود می‌گیرند؟ 
در کشور ما افراد هوموفوب، بای‌فوب و ترنس‌فوب تمام دستگاه‌های فرهنگ سازی را در اختیار دارند تا عقاید بیمار گونه خود را منتشر کنند. فوبیا، این ترس بیمار گونه از دگرباشان مانع از شنیدن قضاوت علمی درباره‌ی همجنسگرایان شده است. کمتر کسی است که در ایران بخواهد نظر پزشکان را درباره همجنسگرایی بداند و یا در توضیح نظر علمی درباره این گرایش جنسی از دیدگاه غیرعلمی و ناآگاهانه خود کوتاه بیاید. شاید ما بتوانیم خودمان را با این شرایط تطبیق بدهیم اما اگر فوبیا را در نزدیک‌ترین افراد به خود بینیم، احساس تنهایی، عدم درک، طرد شدن و... را خواهیم داشت. از سوی کسانی که تبار ما را نمی‌خواهند و نسبت به آن بد رفتار و پرخاشگر‌ند و از طرف دیگر عزیزان ما هستند و به یکدیگر دل بستگی داریم. 



احساس بیان اقلیت بودن شاید شبیه بیان «بارداری» از سوی یک مادر است. مادری که تازه متوجه وجود یک فرزند درون میشود و امانت‌دار یک زندگی تازه و جدید است. او همه را خبر می کند تا از احساس زیبایی که دارند با خبر شود. همان حس زیبا را یک دگرباش نیز دارد. او دنیا را متفاوت می بیند، احساسات پررنگی دارد و نسبت به دیگران خودش را متفاوت دیده است. این ها همه باعث افزایش میل یک اقلیت جنسی می‌شود تا از آن چیزی که دیگران درباره او نمی‌دانند بگوید و دیگران او را کشف کنند. 
از طرف دیگر دگرباشانی که اطراف آنها جامعه دگرباش هراس وجود دارد مجبور به دروغ گفتن از خود می‌شوند و در نقش گرایش اکثریت یعنی دگرجنسگرایان فرو می‌روند. به قول آن ضرب المثل معروف برای رسوا نشدن، همرنگ جماعتی می شوند که هرگز آن رنگ نیستند. تضاد این رفتار های دروغین با خود حقیقی فرد نارضایتی‌ای از زندگی به وجود می آورد. نارضایتی که باعث ایجاد فشار بر روی فرد میشود. فشار دروغ زندگی کردن به گناه نکرده و اتفاق ناخواسته. 
همچنین اقلیت‌های جنسی نیز درون خود رازی متعالی و حقیقتی سنگین حس می‌کنند که پس از شناختن آن می‌خواهند به همه‌ی دنیا بگوند این گونه‌اند. همیشه به درستی تاکید میشود گرایش جنسی یک موضوع شخصی است اما این چه ماجرای شخصی است که بعضی از ما دوست داریم همه در باره آن بدانند؟ چرا از این احساس، حس غرور داریم و به خودمان افتخار می کنیم؟ من دلیلش را راز یک زندگی زیبا در درون انسان اقلیت شده‌ی جنسی می‌دانم. انسانی که نخواسته اما همجنسگرا، دوجنسگرا و یا دوجنسگونه شده است و پس از شناختن خودش این تقدیر ناخواسته را می‌پذیرد. 
هر انسانی نیاز به گفتن دردهای دلش دارد. درد دل کردن برای یک فرد دگرباش سخت است. اول باید رازش را بگوید، بعد طرف او را درک کند و متوجه حقیقت ماجرا بشود و آنگاه بیاید و از مشکلاتی که به خاطر اقلیت بودن داشته برای آن گوش توضیح بدهد. اما این احساس که دیگران تو را درک کنند آنقدر آرامش بخش است که بسیاری از افراد محافظه‌کار هم دست به چنین ریسکی می‌زنند. 
فرد حالا به هر دلیلی می‌خواهد خود درونش را بگوید. اگر این برون‌آیی، آشکار سازی، کامینگ اوت یا هرچه که آن را بنامیم به شکل نادرست صورت بگیرد، مانند فرزندی ناقص و یا حتی مرده است که به دنیا آمده. همه و مخصوصا مادر از چنین تولد مرگ آوری ناراحت و غمگین خواهند بود. اما اگر به درستی آشکارسازی کنیم و به اصطلاح از کمد یا گنجه بیرون بیاییم، فرزند سالم و رشیدی را به دنیا هدیه کرده‌ایم. فرزندی که همه به خصوص مادر او، تولدش را جنش می‌گیرند. 
برای آشکارسازی نیاز به شنیدن تجربه‌ها و آموختن روش‌های درست هستیم. این آموزش‌ها و تجربه‌ها جسته و گریخته در مجلات، سایت ها و وبلاگ‌هایی پیدا می‌شوند. در این پرونده برای آشنایی با نحوه صحیح آشکارسازی و اتفاقاتی که ممکن است با آن رو به رو شد دو مصاحبه انجام داده‌ام که در ادامه می‌خوانید. همچنین با کمک یک روان شناس بالینی آموزه‌های درست برای یک آشکارسازی اصولی به صورت برنامه ‌ریزی شده یک جا در اختیار شما قرار خواهد گرفت. از این رو با شنیدن تجربیات شما از آشکارسازی در شماره‌های آینده راه درست بیرون آمدن را با هم پیدا خواهیم کرد. 
شایان.میم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر