پرونده ویژه: پورنوگرافی (شماره دوم، آبان و آذر91)
کلمهی پورنوگرافی (و یا اصطلاحا آثار پورنو) از واژهی یونانی (πορνογραφία pornographia)، ساخته شده است. ترکیبی از دو واژهی (πόρνη pornē) «فاحشه» یا (πορνεία pornea) «فحشا» و (γράφειν graphein) «نوشتن/ثبت کردن» که کلمه ی گراف به معنای «مثال/تصویر» هم از آن گرفته میشود. در کل به معنای «نوشتهی توصیف کننده و یا تصویر کنندهی فاحشگی و فعالیت روسیپیانه». آنچه که در ادبیات کهن فارسی و جهان اسلام به «الفیه و شلفیه» معروف بود.
مشخص نیست که این واژه از چه زمانی در زبان یونانی به کار رفته است، اما کلمهی pornographie مشخصا از دهه ی آغازین ١٨٠٠م. در زبان فرانسوی استفاده شده و از این زبان به آثار معاصر نشر پیدا کرده است. مانند pornography در زبان انگلیسی، pornographie در زبان آلمانی، pornografía در زبان اسپانیایی و pornografia ایتالیایی و همچنین «پورنوگرافی» در زبان فارسی.
درواقع پورنوگرافی تنها شامل فیلم های پورنو نمیشود، بلکه دامنه ی وسیعی از تولیدات رسانهای را در بر میگیرد. کتاب، مجلات، کارتهای پستال، عکس، مجسمه، طراحی، نقاشی، انیمیشن، ضبط صدا، فیلم، ویدئو و بازیهای ویدئویی. درواقع تمام آن چیزهایی که از طریق تصویر به این موضوع میپردازند. موضوع اصلی این پدیده تصویرپردازیست، برای همین است که موضوعات زندهای همچون نمایشهای جنسی[1] و یا رقصهای استریپتیز[2] جزو پورنوگرافی محسوب نمیشوند چراکه مستقیما و زنده در برابر بیننده قرار میگیرند و تصویرپردازی محسوب نمی شوند.
در بسیاری از موارد پورنوگرافی با اروتیسم[3] اشتباه گرفته میشود، اما باید به یاد داشت که اروتیسم گونهای از نمایاندن جنس و جنسیت با رایحهای از هنر والاست، در حالیکه پورنوگرافی تجسمی بیپرده از مسائل جنسی با هدف تحریک یا ارضای جنسی است. اروتیسم فراتر از پورنوگرافی و بر روی احساسات و عواطف آدمی متمرکز میشود، در حالیکه پورنوگرافی نمایش شیوههای شهوانی و شورانگیز جنسی است و تنها رفتارهای فیزیکی را در برمیگیرد. شاید بتوان اروتیسم به سادگی پورنوگرافیای با درجه ی بالاتر دانست؛ ارائهی بهتر، تصویر بهتر، اجرای بهتر، بستهبندی بهتر و طراحی شده برای مصرف کنندهی فرهیختهتر.
اما پورنوگرافی را چه باید معنا کرد؟ هرزه نگاری، شهوانگاری، روسپینگاری، وقاحتنگاری، مستهجننگاری؟ کدام یک از این واژهها معنای پورنوگرافی را در خود دارند؟ شاید همه و شاید هیچکدام! در گذشته به این اصطلاح «الفیه و شلفیه» میگفتند، اما این موضوع تنها در ادبیات کاربرد داشت، هزل گویی و هزل خوانی هم در گذشته ی تاریخ فارسی وجود دارد، اما هیچکدام این موارد به وسعت پورنوگرافی امروز نبوده است. تصاویر اینچنینی در گذشتهی ما مربوط به ترجمهی کتاب کاماسوترا[4] در هند و به زبان فارسی بوده است، البته آن هم برای کتابی که بار تربیتی و آموزشی داشته است.
شاید معنای آن در خود واژه باشد، ریشهشناسی کلمهی پورنوگرافی گفته شد، اما خود واژهی πόρνη در زبان یونانی معانی مشابهی دارد: روسپی، فاحشه، شهوتران، بی بند و بار، هرزه، وقیح، مستهجن، فاسد، بیشرم و حتی دزد.
حال کدامیک مناسبتر برای این نامگذاریست؟ در اینجا که نمیتوان به گذشته رجوع کرد و نامی درخور یافت، دو راه در پیش رو داریم: یا آنکه همان لغت اصلی را به وام بگیریم: «پورنوگرافی» و یا آنکه معنایش کنیم: هرزه نگاری، شهوانگاری، روسپینگاری، وقاحتنگاری، مستهجننگاری و... . تمام این معانی درست هستند و انتخاب یکی از میان آنها کاری مشکل است. شاید بسیاری «هرزهنگاری» را به خاطر کاربرد بیشترش انتخاب کنند. اما در اینجا به نظر میآید که انتخاب خود واژهی اصلی بهترین گزینه باشد. «پورنوگرافی» به خاطر مجموعهی وسیعی که در اطراف خود گردآورده است، بهترین انتخاب به نظر میرسد، هرچند میتوان معانیای که برای آن آورده شده را هم در کنارش استفاده کرد. این واژه مانند واژگانی چون تلفن، فیلم، سینما و ... محدودهی عظیمی از توضیحات را در کنار خود دارد که نمیتوان تنها به معانی هرزه و فاحشه و روسپی قناعت کرد، چرا که واژه را به سطح فرد بازیگر و یا نمایانندهاش فرو میکاهد، در صورتی که در پورنوگرافی منِ بیننده و مصرفکننده، مخاطب اصلی هستم. درواقع به نظر میرسد که پورنوگرافی یک محرک قدرتمند جنسی را برمیانگیزد که به دنبال آن، آزادسازی شهوت، اغلب توسط استمنا صورت میگیرد. این تصاویر رسانهای که امروزه به صورت یک صنعت میلیاردی درآمده است، تصویر بسیار قدرتمند و هیجانآلودی ایجاد میکند که دائما به ذهن فرد خطور میکند و او آنها را در مخیله خود تفصیل میدهد. در اینجا نباید و نمیتوان موضوع را تنها با نام «فاحشه و هرزه» تمام شده دانست.
دوموزی
1 sex shows
2 striptease
3 Eroticism، اروتیسم از ریشه ی یونانی (ἔρως erōs) «میل/آرزو/کام». اروس نام خدای عشق در یونان باستان نیز هست، همان کودکی که همواره با بالهایی کوچک و تیر و کمانی در دست و نابینا تصویر میشود که با پرتاپ تیرش دو نفر را عاشق هم میکند! در اصل نماد غرائز شهوانی انسان است که رنگ و بوی عشق همراه دارد.نشان دهنده ی حس جنسیِ همراه با عشق رومانتیک. اروتیسم در ادبیات و هنرِ معاصر با آثار رمان نویس فرانسوی، اونور دوبالزاک (Honoré de Balzac) آغاز شد.
4 Kamasutra، کتابی از زبان سنسکریت که به آموزش شیوهها و حالات (position) عمل جنسی و جزییات آن میپردازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر