آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ مهر ۲۷, شنبه

فرزندان ما

کتاب اقلیت (شماره چهارم، اسفند91، فروردین92)
پرسش و پاسخی برای والدینِ جوانان و بزرگ‌سالانِ گی، لزبین، بای‌سکسوئل و ترنس سکسوئال
برگردان وارتان پاکباز

فرزندانِ ما: پرسش و پاسخی برای والدینِ جوانان و بزرگ‌سالانِ گی، لزبین، بای‌سکسوئل و ترنس سکسوئال، از مجموعه جزوات PFLAG است که برای رفع تبعیض و گسترش آگاهی و فرهنگ‌سازی کوشش می‌کند. در این جزوه احساسات، نگرانی‌ها، ترس‌ها و پرسش‌های متداول در بین والدین بررسی و به آن‌ها پاسخ داده شده است. پیش از این جزوه‌ی «خودت باش» به کوشش وارتان پاکباز از PFLAG در اقلیت منتشر شده بود. فرزندان ما در دو قسمت تقدیم شما می‌شود.
گروه سردبیری

مهم نیست چه نسبتی با تو دارم، فرزندت هستم یا یک عضو خانواده، یا شاید یک دوست، دور و نزدیکش هم مهم نیست، بی هیچ پیش‌وند و پسوندی، نفس این‌که انسانی و تو را می‌شناسم و با تو پیوندی دارم کافی است تا هر روز بتوانم به تو بگویم دوستت دارم.
فرزندت هستم یا یک عضو خانواده، یا شاید یک دوست، فکر نکنم دور و نزدیکش مهم باشد، این‌که LGBT باشم چه‌طور؟
جوابت هر‌چه باشد، امیدوارم خواندن این جزوه به تو کمک کند که من را بهتر درک کنی.
وارتان پاکباز


مفاهیم استفاده شده در این جزوه:

هویت جنسی:
حس درونی و شخصی فرد از مرد، زن، یا ناسازگار بودن با چهارچوب‌های جنسی. برای افراد ترنس سکسوئال یا افراد ناسازگار با چهارچوب‌های جنسی، جنسیت مادرزاد و دریافت درونی‌ آن‌ها از هویت جنسی‌شان بر هم منطبق نیست.

گرایش جنسی:
احساساتِ عاطفی، رومانتیک و عاشقانه و جنسی نسبت به دیگر نفوس انسانی. افراد دگرجنس‌گرا عمدتاً این احساسات را نسبت به افراد غیر هم‌جنس دارند. افرد هم‌جنس‌گرا، این احساسات را عمدتاً نسبت به هم‌جنس و افراد دو‌جنس‌گرا این احساسات را نسبت به هر دو جنس دارند.

دوجنس‌گرا:
کسی که از نظر احساساتِ عاطفی، رومانتیک و عاشقانه، جسمانی و روحی هم به مردان و هم به زنان جذب می‌شود. نیازی نیست که دوجنس‌گرا‌ها تجارب جنسیِ برابر با هر دو جنس داشته باشند، در حقیقت، برای آن‌که کسی دریابد دوجنس‌گرا است، نیازی به داشتن رابطه‌ی جنسی در گذشته ندارد. گاهی به آن، بای‌سکسوئل یا بای هم گفته می‌شود.

هوموسکسوئل:
واژه‌ای در حوزه‌ی درمان که امروزه منسوخ شده و در نگاه بسیاری افراد هم‌جنس‌گرا توهین‌آمیز است. به جای آن از واژه‌های هم‌جنس‌گرا برای اشاره به افراد با گرایش جنسی به هم‌جنس استفاده کنید.

لزبین:
زنی که از نظر احساساتِ عاطفی، رومانتیک و عاشقانه، جسمانی و روحیِ پایدار به زنی دیگر جذب می‌شود. از اشاره به لزبین‌ها به عنوان هوموسکسوئل، که معمولاً آن را توهین‌آمیز می‌دانند، اجتناب کنید.

گِی:
صفتی است که برای بازنمودنِ شخصی که از نظر احساساتِ عاطفی، رومانتیک و عاشقانه، جسمانی و روحی به افراد هم‌جنس جذب می‌شود (مثلاً، مردانِ گی، یا افراد گی). در متن حاضر، برای زنان بیش‌تر از واژه‌ی لزبین استفاده شده. به افراد گی، «هوموسکسوئل» نگویید، برای توضیح، هوموسکسوئل را ببینید.

ترنس سکسوئال:
واژه‌ای که برای توصیف افرادی استفاده می‌شود، که هویت جنسی‌شان با جنسیت مادرزادشان هم‌خوانی ندارد. افراد ترنس سکسوئال ممکن است، بخواهند یا نخواهند با تغییر هورمون یا جراحی، بدن‌شان را با هویت جنسی‌شان منطبق کنند.

LGBT:
نام اختصاری برای هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا ترنس سکسوئال (لزبین، گی، بای‌سکسو‌سل و ترنس سکسوئال)، که به افراد در حالت کلی اطلاق می‌شود.

آشکار سازی:
پرسه‌ی پذیرش خود، که برای افرادِ هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا ترنس سکسوئال، در سرتاسر زندگی‌شان ادامه دارد. افراد ابتدا هویت هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا ترنس سکسوئال را در خود مستقر می‌کنند، سپس ممکن است این موضوع را با دیگران در میان بگذارند. آشکار سازی، می‌تواند در خانواده و دوستان افراد هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا ترنس سکسوئال نیز مصداق یابد. سطوح مختلفی از آشکار بودن وجود دارد: برخی ممکن است فقط به دوستانشان بگویند، برخی ممکن است در برابر کلِ جامعه خود را آشکار کنند و برخی افراد ممکن است تنها با خودشان صادق باشند. مهم است که دریابید که همه در موقعیتِ یکسانی از نظر آشکار بودن قرار ندارند و به این امر احترام بگذارید. «آشکار سازی» در این متن به معنیِ آگاه ساختن دیگران از این موضوع است، که عزیزی دارید که هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا ترنس سکسوئال است.

افراد ناسازگار با چهارچوب‌های جنسی:
شخصی که به واسطه ویژگی‌های مادرزاد یا انتخابی با انتظارات مبتنی بر جنسیتِ اجتماع منطبق نیست.

فرزندم هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا و یا ترنس سکسوئال است. حالا چه؟
بعد از این‌که پسر ۲۸ ساله‌مان به ما گفت هم‌جنس‌گرا است، ناامید و درمانده، سراسیمه، گیج و ناتوان از انجام هرکاری، دقیق‌ترین توصیفِ ممکن از ما به عنوان والدین او بود،... احساس کردیم، تنها‌ییم، به شکل وحشتناکی تنهاییم.
مادر یک پسرِ هم‌جنس‌گرا

بسیاری والدین برای شنیدن این کلمات آماده نیستند، «مامان، بابا، من هم‌جنس‌گرا هستم»، برخی برای این آماده نیستند که به صورت غیر مستقیم، چه از طریق شبکه‌های اجتماعی، مشاور مدرسه یا یک همسایه دریابند فرزندشان ممکن است، هم‌جنس‌گرا، دو جنس‌گرا یا ترنس سکسوئال (LGBT) باشد. اگر این‌طور هستید، واکنش اولتان این خواهد بود که «چه‌گونه با این موضوع برخورد کنم؟». برای برخی دیگر واکنش ممکن است بیش‌تر به این صورت باشد، «حالا که می‌دانم، برای پشتیبانی و یاریِ فرزندم چه‌کار می‌توانم بکنم؟»
واکنشتان هرچه است، ما این‌جا هستیم تا اطلاعات مورد نیازتان را فراهم آوریم، تا واکنش‌تان نسبت به این خبر و گرایش جنسی و یا هویت جنسیِ فرزندتان را درک کنید، تا به شکلی مناسب و یاری‌رسان پاسخ دهید. ما همه‌جا هستیم و جلوه‌های مختلفِ سیاسی، مذهبی و فرهنگی را بازتاب می‌دهیم. ما بسیاری از آن‌چه شما اکنون تجربه می‌کنید را پشت سر گذاشته‌ایم.
پژوهش‌های اخیر سنِ متوسط آشکارسازی را بین دوره‌ی میانی و پایانی نو‌جوانی مشخص کرده‌، البته برخی حتی زودتر از این‌ها آشکار سازی می‌کنند. با استناد به پژوهش‌های دکتر کتلین رایان، از پروژه‌ی پذیرش در خانواده‌ها، سن متوسطی که کودکان درمی‌یابند LGBT هستند ۱۳ است. هرچند برخی تا سن بزرگ‌سالی برای آشکارسازی صبر می‌کنند، ولی سن میانگین آشکارسازی رو به کاهش است. بنا به مقصود کتاب، از واژه‌های «جوان» و «فرزند‌تان» استفاده می‌کنیم ولی می‌دانیم، افراد در سنین مختلفی آشکار سازی می‌کنند. محتوای این کتاب، چه عزیزتان ۱۰ساله است و چه ۱۰۰ساله، با موقعیت شما مرتبط است.
حال که می‌دانید (یا مشکوک هستید) که فرزند‌تان LGBT است، بایدسه چیز را به خاطر داشته باشید:

واکنش‌ها گوناگون و همه ارزشمند هستند:
فقط یک واکنش در برابر پی‌بردن به LGBT بودنِ فرزندتان وجود ندارد. واکشن درست یا غلط وجود ندارد. پاسخ‌تان مهم است، ولی نباید از آن‌چه در آغاز احساس می‌کنید، شرمگین باشید. برخی نگرانِ امنیتِ عزیزشان می‌شوند، برخی احساس گناه می‌کنند که چنین چیزی چه‌گونه اتفاق افتاده، برخی دچار اندوه می‌شوند که چرا بدون آن‌که به آن‌ها گفته شود متوجه نشده بودند، یا از این خشمگین می‌شوند که چرا فرزندشان زودتر به آن‌ها نگفته. دیگران ممکن است خوش‌حال شوند، که فرزندشان با آن‌ها صادق است و درهای دلش را به روی آن‌ها باز کرده، ممکن است احساس آسایش کنند که حالا، می‌دانند چه چیزی فرزندشان را آزار می‌داده، یا از این مسرور باشند که حالا فرزندشان می‌داند حقیقتاً کیست. همه‌ی این واکنش‌ها طبیعی هستند.

این یک روند است:
واکنش‌تان، پاسخی که به فرزندتان می‌دهید، یادگرفتن درباره‌ی موضوعات مرتبط با LGBT ها، به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با خانواده و دوستانتان، همه‌ی این‌ها زمان می‌برد. بدانید که طبیعی است که یک شبه با این موضوع کنار نیایید. به اندازه‌ی نیازتان برای فهم احساساتتان زمان صرف کنید. اگر بخواهید، می‌توانید از این دوره با پیوندی قوی‌تر و مستحکم‌‌تر با فرزندتان، از آن‌چه قبلاً بوده، بیرون بیایید.

شما تنها نیستید:
شما تنها نیستند، در سراسر دنیا بسیارند کسانی که در شرایط شما و فرزندتان قرار دارند. به نقل از بنیاد ویلیامز، پژوهشکده‌ای در حوزه‌ی LGBT، در آمریکا بیش از ۸ میلیون نفر زندگی می‌کنند که خود را هم‌جنس‌گرا و دوجنس‌گرا معرفی می‌کنند و طبیعتاً همه‌ی این‌ها خانواده دارند. بنا به همان پژوهش، نزدیک به ۷۰۰،۰۰۰ ترنس سکسوئال در آمریکا زندگی می‌کنند. پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند، از هر ۱۰ نفر ۷ نفر، شخصا یک LGBT را می‌شناسند، به زبانِ دیگر، اگرچه این‌طور به نظر نمی‌رسد، افراد LGBT همه‌جا هستند و خانواده‌ها و حامیانشان نیز هم‌جا حضور دارند. شما در این روند تنها نیستید. حتی اگر احساس تک‌افتاده‌گی یا عصبی بودن می‌کنید، حرف زدن با کسانی که آن‌چه اکنون تجربه می‌کنید را پشتِ سر گذاشته‌اند به شما کمک خواهد کرد. کتاب‌های و وب‌سایت‌های بسیاری برای خواندن و افراد بسیاری هستند، که می‌توانید با آن‌ها صحبت کنید که با بیان تجربیاتشان می‌توانند به شما در پیش رفتن به سوی وضعیت بهتر یاری برسانند. شما در مسیری قرار دارید که مانند هر مسیر دیگر، فراز و نشیب‌هایی دارد، ولی بسیارند خانواده‌هایی که این مسیر را پیموده‌اند و به منزلگاهی آسوده‌تر از آغازِ راه رسیده‌اند، جایی که در آن به فرزند، خانواده‌ و جامعه‌ای که حتی نمی‌دانستند وجود دارد، نزدیک‌تر شده‌اند.

فکر می‌کردم، فرزندم را می‌شناسم.
«نقطه‌ی عطف برای من وقتی بود که پسرم به من گفت: بابا من همان کسی هستم که قبلاً بودم. حالا شش ماه گذشته است و من این را بهتر دریافته‌ام، هیچ چیز در زندگی او عوض نشده است. دریافت من از او است، که تغییر کرده.»
پدر یک پسرِ هم‌جنس‌گرا

ما فکر می‌کنیم، فرزندانمان را از لحظه‌ی تولد چنان می‌شناسیم و درک می‌کنیم، که برخی حتی باور می‌کنیم که از افکار و آن‌چه در ذهنِ فرزندمان می‌گذرد هم باخبریم. درنتیجه، وقتی فرزندی می‌گوید «من هم‌جنس‌گرا هستم» و ما شصتمان هم خبردار نشده بوده -یا آن‌که می‌دانستیم و پیش خودمان این حقیقت را انکار کرده بودیم- ممکن است این احساس در ما ایجاد شود که نمی‌دانیم فرزندمان کیست یا چه کسی شده است.
همه‌ی والدین از آن‌چه فرزندشان خواهد شد، آرزو دارند بشود و می‌تواند بشود، رویا و تصوّری دارند. رویایی که از گذشته‌ی والدین، آن‌چه آرزو داشته‌اند و فرهنگ اطرافش زاده شده. با وجود آن‌که افراد LGBT در سراسر جهان بی‌شمارند، ولی بیش‌تر افراد، آینده‌‌ی فرزندشان را بر پایه‌های رابطه‌ای دگرجنس‌گرا می‌بینند. سرگشته‌گی و درماندگی‌ای که احساس می‌کنید، بخشی از فرایند اندوه است، شما چیزی را از دست داده‌اید؛ شما رویایی را که احتمالا برای فرزندتان تجسم کرده بودید از دست داده‌اید. این خیال و وهم را که از درونی‌ترین افکار و احساسات فرزندتان آگاهید از دست داد‌ه‌اید.
ولی آشکارسازیِ فرزندتان، لازم نیست به معنی پایان رویا‌هایتان باشد، فقط اندکی ظاهرشان را تغییر می‌دهد. هنوز می‌توانید رابطه‌ای تنگاتنگ و مبتنی بر عشق و محبت با آنها داشته باشید. در واقع، ممکن است رابطه‌تان، اکنون، عمیق‌تر هم شده باشد، زیرا او را از قبل بهتر می‌شناسید.

این دو چیز را به خاطر داشته باشید:

فرزندتان همان ‌کسی است، که پیش از این بوده.
فزندتان همان کسی است که دیروز بوده. آن‌چه تغییر کرده، تصور و فهم شما از فرزندی است که فکر می‌کردید هست و دریافتی که فکر می‌کردید از جهانِ درونِ او دارید. این حسِ از دست دادن، می‌تواند سخت باشد، ولی تصور سابق‌تان می‌تواند با فهم جدیدتر و شفاف‌تری از فرزندتان و رویاهایی نوین برای کودکتان جای‌گزین شود.

این یک دوره یا فازِ گذرا نیست.
مهم است که بپذیرید و تصدیق کنید، زیرا LGBT بودن یک فاز یا دوره‌ نیست. ممکن است برخی در دوره‌ی آزمون و جست‌وجو باشند، ولی کسی که به این مقطع رسیده که به یکی از والدین بگوید که LGBT است، معمولاً یک فاز را از سر نمی‌گذراند. قاعدتاً چه شخصی زمان سخت و بسیاری را صرف درک و پذیرشِ گرایش جنسی یا هویت جنسی‌اش کرده است.

دوباره تکرار ‌می‌کنیم، این یک سفر است و بخشی از این سفر شناختن فرزندتان در سطحی عمیق‌تر است.

جزوه را در شماره‌ی بعد ادامه خواهیم داد.










هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر