آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۳ فروردین ۱۶, شنبه

بازتاب؛ بازتاب نظرات، انتقادات و پیشنهادهای خوانندگان

بازتاب (شماره هفتم، شهریور و مهر 92)


ا.ب: سلام خسته نباشد. خوشحالم که اقلیت تو مدتی که داره فعالیت می‌کنه تونسته اونقد جا باز کنه که کاندیدای جایزه سپاس میشه این واقعا جای خوشحالی و دست مریزاد گفتن داره به دوستان هیئت تحریریه مجله و طراحان گرافیک مجله امیدوارم برنده جایزه بشیم و این جایزه دلگرمی بزرگی بشه برای ادامه فعالیت مصرانه و برداشتن خیزهای بزرگتر به جلو. میشه به غیر از خاطرات مطالب دیگم رو هم بفرستیم؟ در صورتی که جوابتون مثبت باشه لطفا بگید در چه زمینه‌ای مطلب بفرستم که بهتر باشه.
اقلیت: امیدواریم که اقلیت این لیاقت را داشته باشد که برنده جوایز مختلف بشود، اما هدف در درجه اول دغدغه‌های دگرباشانه است. خاطرات شما را همه خوانندگان مجله نیز خواهند خواند، بنابر این نگران مطالب ارسالی خود نباشید و ناامید نشوید. هر مطلبی به قلم شما برای اقلیت مغتنم و محترم است. این کار، قلم نگارش شما را در طول زمان قوی می‌کند. شما در هر زمینه‌ای که علاقه‌مند هستید می‌توانید مطالب خود را به رشته تحریر درآورید. برای مثال می‌توانید به فهرست مجله نگاه کنید و زمینه‌های مختلف مجله را برای فعالیت انتخاب کنید.

ن.د: می‌خواستم بدونم شماره‌های مجله در چه تاریخ‌هایی منتشر می‌شن و در ضمن اگه میشه یه مرجع یا سایتی رو به من معرفی کنید که بتونم شماره‌های جدید مجله رو از اونجا دانلود و پیگیری کنم.
اقلیت: مجله اقلیت، یک دوماه‌نامه است، بنابر این هر دوماه یک بار منتشر خواهد شد. شما می‌توانید مجله را از طریق فیسبوک یا وبلاگ مجله پیگیری کنید.

د.ل: می‌خواستم بدونم اگر علاقه‌مند باشیم که برای مجله‌ی اقلیت مقاله چاپ کنیم، چه محدودیت‌ها و قوانینی وجود داره. مايلم بدونم بيشتر احتياج به چاپ چه نوع مطالبى هست.
اقلیت: مطالب صرفا سیاسی، مذهبی و پورن، به دلایلی که در سرمقاله شماره دوم مجله ذکر شد و همچنین بارها در مجله تکرار گشته، منتشر نمی‌شوند یا اصلاح شده‌ی آن‌ها منتشر خواهد شد. اقلیت برای نویسنده‌ها چهارچوبی تعیین نمی‌کند، ولی اولویت مجله، مطالب آموزشی و اجتماعی است.

ف.م: با سلام و سپاس به تمام دوستانی که واسه جامعه اقلیت خدمت می‌کنند؛ یه انتقاد از مجله دارم و اونم نشر مطالبی هست که هیچ عمومیتی نداره و تقریبا غیر قابل فهم و درکه. مطلب هویت کوئیر و امر تنانه مد نظرمه. مطلبی که واقعا برام کلمات و اصطلاحاتش قابل فهم نیست و تصورم اینه که برای خیلی دیگه از مخاطبان مجله هم اینطور باشه. شاید بهتر باشه یا از نظر اصطلاحات، ساده‌سازی شه یا اصلا نشر نشه. چون من که به شخصه ردش میکنم. 
اقلیت: اقلیت مجله‌ای برای اقلیت‌هاست. اگر گروهی که عمومیت ندارند و متفاوت با دیگران فکر می‌کنند یا ادبیات متفاوتی دارند، با نهایت احترام و استقبال از قلم و اندیشه‌ی آنها اقدام به مطالبشان می‌کنیم. ممکن است گروهی نیز بگویند مطالب ارسالی در باشگاه ضعیف است و مطالب ارسالی در دفتر مقالات قوی اما این دو در کنار هم هویت اقلیت را تشکیل می‌دهند.

ع.م: در مورد مطلب صدرا اعتمادی در پرونده ازدواج اجباری شماره چهارم اقلیت، باید بگم که من هم به عنوان یک مرد، مجبور به ازدواج شدم... فقط این ناعدالتی در مورد زن‌ها نیست.

م.ی: تبریک فراوان به اقلیتی‌های عزیز بابت برنده شدن لوح سپاس

ا.ب: با پیشنهاد چندتا از دوستان و با وجود پیش زمینه یا که خودم داشتم میخوام یه مقاله آماده کنم برای مجله خواهشی داشتم اگر ممکن باشه روی وال فیسبوک مجله در مورد «موضوع...» صحبت کنید تا مقاله جامعی آماده کنم.
اقلیت: صفحه فیس بوک با نظر مدیر روابط عمومی مجله اداره می‌شود و طبق میثاق مجله برای بازنشر مطالب مجله و نوتیفیکیشن‌هاست و اگر هم بنا باشد درخواستی در صفحه فیسبوک صورت بگیرد، تنها در مورد پرونده ویژه هر شماره انجام خواهد شد که منطبق بر سیاست‌گذاری‌های گروه سردبیری است.

ف.ف: سلام و عرض ادب خیلی مایل هستم از مطالب مجله استفاده کنم و همکاری نزدیک داشته باشم. چند ساله قبل با جمعی از وبلاگ‌نویسان در «...» جلسه داشتیم و تبادل اطلاعات می‌کردیم که متاسفانه من به دلیل سربازی ارتباطم قطع شد. من آماده هرگونه همکاری با تحریریه هستم.این هم شمارمه:«...»
اقلیت: به دلیل مسائل امنیتی، امکان برقراری تماسی جز از طریق ایمیل فراهم نیست. چنانچه شما مایل هستید، با اقلیت همکاری جدی داشته باشید، می‌توانید آثار خود را برای مجله ارسال کنید. مجله همین‌طور می تواند شما را با آرشیو موضوعی خود آشنا کند تا عرصه همکاری خود را با افقی بازتر انتخاب کنید.

ر.ن: سلام و برای همکاری با شما آمادگی خودمو اعلام می‌کنم و خوشحال می‌شم نقش کوچکی داشته باشم.
اقلیت: مجله بسیار خرسند خواهد بود، شما می‌توانید مطالب خود را در فورمت آفیس وورد برای مجله ارسال کنید. این افتخار مجله خواهد بود که مطالب شما را در خود منعکس کند.

ن.د: میخواستم یه مطلبی به آرش سعدی بگم. شما تو یه شماره یه مطلبی رو نوشته بودین با عنوان «توالت‌نویس شهر تنهاست». ایده کار جالب بود اما می‌تونست خیلی مفیدتر هم باشه. به نظرم زیادی فکر مهندسی پشتش بود و نه جامعه‌شناختی و روان‌شناختی. نهایتا یه آمار ارائه شده بود که چند نفر از اینا مایل به برقراری رابطه بودن و چند نفر نبودن، که زیاد آمار به درد بخوری نبود. یک کار مفیدی که می‌تونست انجام بشه این بود که بطور رندوم اندازه‌گیری کنید که از بین کسایی که وارد توالت می‌شدن (مخصوصا مردان متاهل) چند نفر نسبت به شماره‌ها کنجکاو بودن و اونا رو برمی‌داشتن. یا اینکه از بین مشتری‌های فروشندگان سکس بررسی می‌کردید که بیشترین تقاضا از جانب کدوم قشر هست. اون‌طوری یکم کار حالت جامعه‌شناختی هم پیدا می‌کنه و شما می‌تونید آمار انحراف‌ها رو دربیارید و منحرفای جنسی (بچه‌بازها، سکشوال‌ادیکتدها و...) و از هوموسکشوال‌ها تفکیک کنید. شاید این کمک بشه که مجله از حالت داخل دگرباش‌ها بودن بیرون بیاد و مخاطبای بیشتری پیدا کنه. یک پیشنهاد دیگه هم اینکه هر شعری رو چاپ نکنید. شعرهای آرش سعدی رو می‌پسندم اما بعضی شعرهایی که پست مدرن بسیار ناشیانه هستند رو نه. چون می‌دونم دارید برای این کار وقت میزارید گفتم.
جوابیه آرش سعدی: من به شخصه برای آن آمارگیری، بیشتر از کار جامعه‌شناختی در پی ثبت یک تاریخ بودم، به نظرم این یک تاریخ‌نگاری تاریخی است. اما این دلیل نمی‌شود که بپنداریم پرونده جامعه‌شناختی و آسیب‌شناسانه نیست، چه در مطلب این بنده حقیر و چه در مطالب دیگر نویسندگان پرونده، آنگونه که من خواندم، روش‌ها و آسیب‌های موجود بررسی شده‌اند. فرمودید بررسی کنیم که: «از بین کسایی که وارد توالت می‌شدن (مخصوصا مردان متاهل) چند نفر نسبت به شماره‌ها کنجکاو بودن و اونا رو برمی‌داشتن.» شما آیا فکر می‌کنید چنین آمارگیری‌ای امکان‌پذیر است؟ آیا می‌شود به غرفه توالت هر کس سرک کشید و دید چه کسی نسبت به شماره‌ها کنجکاو است و آنها را برمی‌دارد یا نه؟ بلکم متاهل یا مجرد هم باشد؟ و اینکه آیا نمی‌شود حدس زد که چه کسانی کنجکاو هستند و چه کسانی برمی‌دارند؟ این‌ها به طور کارآمدی در پرونده بررسی شده بودند و من امیدوارم که شما پرونده را کامل خوانده باشید. هرچند منکر این حقیقت نمی‌شوم که همیشه و همواره می‌شود کاری بهتر و کامل‌تر ارائه داد.
اقلیت: باشگاه نویسندگان قوانینی دارد که طبق آن هر فرد علاقه‌مندی می‌تواند نقطه‌نظرات، نامه‌ها، اشعار و... خود را در آن منتشر کند. لذا معیاری برای سبکی و سنگینی مطالب در این سرویس نیست و هر خواننده‌ای بسته به ذوق و سلیقه خود انتخاب می‌کند که چه بخواند.

س.ح: یک درخواست دارم. امکانش هست ماهیانه آمار دانلود مجله (اصطلاحا سایتیشن مجله) رو قرار بدید و یا مقالات را جداگانه چاپ کنید تا سایتیشن هر مقاله را ببینیم؟ سوال دیگر اینکه چند نفر از دگرجنسگرایان مجله ی اقلیت را دانلود می‌کنند؟
اقلیت: به زودی با راه اندازی سایت، امکان در اختیار نهادن بسیاری از آمارها در دسترس خوانندگان و دنبال‌کنندگان عزیز قرار خواهد گرفت. اما در مورد سوال دوم، نمی‌دانیم چند نفر از دگرجنس‌گرایان می‌خوانند، اما از تعداد پیام‌هایی که می‌آید و همکاری‌هایی که می‌شود می‌توان گفت که فعالیت دگرجنس‌گرایان هرچند کم دلگرم‌کننده است. هرچند مسیر مجله پرداختن به مسائل اجتماعی و آموزشی برای اقلیت‌های جنسی است.

ج.ن: ممنون از تلاش‌ها و زحماتتون. بی‎نظیره مجله تون همیشه دنبال می‌کنم ومطالبش رو می‌خونم حتی یه واوش رو هم جا نمیزارم مطالب جامعه‌شناسی جنسیت خیلی خوب بود و پرونده‌ی اقلیت توالتی خیلی میدانی بود واقعا خیلی کم جایی در این مورد راجع بهش خونده بودم شاید بشه گفت اصلا توی وبلاگ‌های دگرباش‌ها جای همچین پرونده‌ای خالی بود برقرار باشید و پایدار.

س.م: مجله شما فوق‌العاده است یعنی من نمیدونم چی بگم از بس که خوبن! یه سوال داشتم ازتون من کارشناسی ارشد مترجمی انگلیسی میخونم و میخوام پایان‌نامه‌ام در مورد تئوری کوییر باشه، خیلی به کمکتون نیاز دارم! میخوام بدونم شما میتونید یه موضوع خوب که المان ترجمه هم توش باشه در این رابطه بهم بگید؟ چون واقعا عاشق این موضوع هستم واسه پایان‌نامه! خیلی خیلی ممنون میشم اگر کمکم کنید.
جوابیه مسعود ایرانی: چون حوزه‌ی کوئیر را انتخاب کردید باید ابتدا مثل هر موضوع کلی‌ای در هر زمینه‌ی پژوهشی به این بیاندیشد كه در حوزه‌هاي مورد نظر به چه پرسش‌هاي اساسی باید و می‌خواهید که پاسخ دهید؟ دوم وضعیت تاریخی مشخص آن پدیده را در آن حوزه وقتی در نظر می‌گیرید باید ببینید چه سوال‌هایی در برابرمان قرار دارد که لازم است به آنها پاسخ داده یا در برابر آنها موضع بگیریم؟ یا به گونه‌ای معکوس با طرح چه پرسش‌هایی می‌توانیم، وضعیت را به موضع‌گیری در برابر خود وادار کنیم؟ دیگر این که آن حوزه را می‌خواهید به شکلی ایزوله از سایر مباحث اندیشه بپردازید یا در ارتباط با ساحت‌های دیگری از مسائل؛ مثلا در حوزه‌ی کوئیر آیا می‌خواهید به عموم مسائل جنسی و جنسیتی و سپس در ذیل آنها به اقلیت‌های گرایشی بپردازید و باز می خواهید به شکلی انضمامی، آماری و میدانی وارد پژوهش بشوید یا انتزاعی و صرفا فلسفی و نظری؟ این مقدمه اما موضوعات کوئیر را اگه بخواهید اختصاصی بررسی کنید موضوعات فراوان و مشخصی هست، مثل پرداختن به دوگانه‌ی امر طبیعی/اختلال، یعنی باید در تحقیق خود پاسخ دهید که چه وضعیتی را می‌توان طبیعی نامید که فرارَوی از آن به کوئیر منتهی می‌شود و آیا این فراروَی اختلال یا انحراف تلقی می‌شود با چه تفسیری؟ و باید روندِ تحقیق را ملزم به موضع‌گیری در برابر این وضعیتِ نتیجه‌گیری کرد که مثلا جوامع آیا باید با پدیده‌هایی که امر کوئیر در آنها محقق شده چه مواجهه‌ای داشته باشند مثلا قدرت و فرهنگ و نهادهای آموزشی اگر به این نتیجه برسند که این پدیده اختلال یا انحراف هست در هر صورت این دو خوانش باید به چه برخوردهایی تن بدهند مثلا شیوه‌ی فوکوئی را بر شیوه‌ی بودریاری باید مقدم داشت یا بالعکس؟ نهادهای جزائی را در امتداد کدام بازوهای اجرائی باید قرار داد؛ کلا این یک مثال بود برای برخورد با موضوعی که شما انتخاب خواهید کرد؛ مباحث کوئیر تقریبا مشخص شده است و فهرستی کلی از آن در ویکی‌پیدیاها هست ولی برای بررسی مثلا پوزیشن‌هایِ خاص خواستم به شما اینگونه خط دهم که آیا مثلا یک پوز ویژه مثل سافت را باید به زمینه‌های رفتاری‌اش و روانی‌اش ارجاع داد یا به عوامل اجتماعی‌اش همان‌طور که در مباحث هویت کوئیر دیدید من پوزیشن‌ها را فقط یک اجراگریِ سکسی ندیده‌ام و ریشه‌های روانی و رفتاری‌ آن را هدف گرفته‌ام. شما در انتخاب موضوعی مثل رفتارهای خشن جنسی باید با دیدی که گفته شد به یک پروتکل و پروژه‌یِ وضعیت چه در تاریخ و چه در تحولات و آسیب‌هایش تبدیل کنید تا پاسخ پرسش‌های آن حوزه را بتوانید بدهید.

ن.س: شماره ششم اشکالات چاپی بسیاری داشتید، به نظر میرسه حروف «د» مشکل فونت داشتند. 
اقلیت: بله، متاسفانه در روز آخر مراحل فنی حرف «دال» در فایل صفحه بندی دچار مشکل شد. سعی کردیم نواقص را برطرف کنیم ولی اگر جایی از چشم ما پنهان ماند، امیدواریم که این مشکل فنی را بر ما ببخشید.


عرشیا.پاقلیت توالتی از واقعیت تا عنوانی دهان پرکن
در شماره پنجم اقلیت مطالبی منتشر شد با عنوان اقلیت توالتی. در بخشی از مقاله نوشته‌ای به این گونه بیان شده: که گی‌های مدرن گی‌های دیگر که نویسنده آنها را گی‌های سنتی می‌خواند به همجنس‌بازی متهم می‌کنند. می‌خوام نقدی داشته باشم بر این نوشته و ادعاهایی که در آن مطرح شده است. سال‌ها در اینترنت و بیرون از فضای مجازی با همجنس‌گراها و پدوفیل‌ها و همجنس‌بازها و... صحبت کردم. در قسمتی از مقاله آمده است که اقلیت سنتی که به گفته نویسنده اقلیتی است که با اینترنت و تکنولوژی دسترسی ندارند یا با آن آشنا نیستند ناچارا و از روی استیصال به این گونه روابط روی آورده‌اند. مطالبی که حتی با گفته‌های خود نویسنده تناقضی آشکار دارد که در ادامه توضیح می‌دهم.
سوال این است که اقلیتی که نویسنده، آن را توالتی می‌نامد آیا واقعا اقلیت است؟ یا اگر بخش کمی از آن اقلیت است و بخشی بزرگتر آن همجنس‌بازها و پدوفیل‌ها تشکیل می‌دهد پس چرا باید نشریه اقلیت آن را با یک چوب بزند و همه‌ی آنها را اقلیت توالتی بخواند؟ یا اگر همه را اقلیت توالتی نخوانده و منظور همه‌ی آن اشخاص نبوده چرا سعی و تلاشی در تفکیک این افراد از هم نشده است در مورد اینکه کدام شماره‌های تلفن درست و کدام شماره‌ها نادرست است امار منتشر می‌شود، اما در مورد اینکه واقعا چند درصد از این شماره‌نویس‌ها جزء اقلیت به‌حساب می‌آیند آماری وجود ندارد؟ کسی که همجنسگراست آیا خود را با عنوانی چون «م*دم یا م*کنم یا زیر 22 زیر 18 م*کنم» خود را معرفی می‌کند؟ آیا اگر همجنسگرایی روشی برای ارتباط نمی‌شناسد اینگونه خود را معرفی می‌کند؟ میخوام از نویسنده مطالب بالا بپرسم آیا کسی که بیشتر به دنبال رابطه جنسی نوجوان‌های کم سن و سال است همجنس‌گراست یا پدوفیل؟ آن‌طور که شما مطلب می‌نویسید اصلا مرزی بین همجنس‌گراها و پدوفیل‌ها برای شما وجود ندارد و در داستان حمزه و رسول و موارد دیگر بی‌تفاوت از موضوع رد می‌شوید.
سوال دیگری که مطرح می‌شود چرا تقریبا 99 درصد افرادی که در توالت‌نویسی می‌کنند به دنبال پسرهای خیلی کم سن و سال هستند؟ چرا مثلا مانند شبکه‌ی اجتماعی منجم که نمونه‌ای از ترکیب مختلف و سلیقه‌های بسیار در مورد فرد مطلوب دیده می‌شود در این توالت‌نویس‌ها دیده نمی‌شود؟ چرا در برخی از این توالت‌ها این توالت‌نویس‌ها تصاویر عریان بدن زنان را در کنار شماره‌شان نقاشی می‌کنند و درخواست رابطه با یک پسر را دارند؟ اصلا این توالت‌نویسی‌ها نقض آشکار حقوق شهروندی دیگر شهروندان هست. باید در نظر داشت اکثر شهروندان دلشان نمی‌خواد وقتی از سرویس بهداشتی استفاده می‌کنند چنین کلمات رکیک و زننده‌ای بر روی در و دیوار توالت مشاهده کنند . سرویس بهداشتی برای استفاده دیگری ساخته شده نه سکس کلاب است و نه جای آگهی سکسی، به ویژه که ممکن کودکان و خردسالان هم از این سرویس بهداشتی‌ها استفاده کنند که به شخصه شاهد این موضوع بوده‌ام. این موضوع تاثیر منفی عمیقی از روابط همجنس‌گرایانه بر دگرجنس‌خواهان جامعه خواهد گذاشت. حالا جای این سوال است که بپرسم نشریه اقلیت که پرونده‌ای برای این موضوع باز کرده چرا این موضوع‌های مهم را مورد بررسی قرار نداده است؟
این‌ها همه نشانه‌ها و ردپایی از همجنسبازها و افرادی که یا دچار همجنسگرایی کاذب هستند یا به اجبار و به دلایل مختلف دیگر به دنبال رابطه صرفا جنسی با همجنس خودشان هستند است. نمی‌خوام بگویم در میان کسانی که توالت‌نویسی می‌کنند همجنسگراها اصلا وجود ندارند . اما مسئله‌ای بزرگ و آزاردهنده‌ای که وجود دارد این است که مثلا در شهر تهران بعضی از این توالت‌نویس‌ها شهرستانی‌هایی هستند که برای کار به تهران آمده‌اند و فضای پر از دختر‌های اناتیک و مانتیک تهران تحریک‌شان کرده و از آنجا که تیپ و ظاهر و مسائل مالی‌شان دخترهای تهران را حاضر با دوستی با چنین اشخاصی نمی‌کند ناچارا و به قول خودشان به دنباله ک*و*ن پسر (با عرض معذرت) هستند وحالا اقلیت نشریه‌ای که باید در مورد مسائل همجنس‌گرایان بنویسند پرونده‌ی ویژه‌ای برای آنها تشکیل داده و با آمارگیری‌هایی که معلوم نیست به چه دلیل است! وقت و پتانسیلی که باید به همجنسگرایان اختصاص دهد را به اینها اختصاص داده.
در حالی که رد پای پدوفیلا حتی در نوشته‌های خود نویسنده اشکار است و نویسنده داستان حمزه را مثال می‌زند که با اینکه ارتباط با پسر دردسر کمتری دارد به رابطه با نوجوان کم سن و سال روی اورده! و باز هم در ادامه مقاله اصرار دارد که اینها هم اقلیت‌اند و آن هم از نوع توالتیش! خنده دار نیس؟! همجنسگراهای محترمی که در این سال‌ها در اینترنت برای اینکه چهره‌ی درستی از همجنسگرایان نشان دهند خون دل خورده‌اند و حالا اقلیت با نوشتن مطالبی در مورد پدوفیل‌ها و رابطه‌های بیشتر جنسی‌شان آنها را به همجنسگرایان نسبت دهند واقعا نویسنده چه فکری در سر داشته؟ در شماره‌های قبلی اقلیت گفته شده که برخی از خانواده‌های بچه‌های اقلیت هم این نشریه را می‌خوانند آیا انصاف است پدری که پسرش همجنسگراست این مطالب را بخواند. پدری که احتمالا گذرش به توالت‌های شهر افتاده و افرادی با ادبیات و کلماتی مانند «می‌دم ومی‌کنم و زیر 18 و...» را مشاهده کرده را به عنوان همجنسگرا بشناسد .
انتقاد من این نیست که نباید به این افراد پرداخته شود و مطالبی در مورد آنها نوشته شود ولی نوشتن مطلب برای این افراد با عنوانی فقط دهان پرکن چون اقلیتی توالتی اشتباه‌ست. به این روابط باید از جهت آسیب‌شناسانه نگاه کرد. اصلا خود این عنوان و مطالبی که در ادامه آن آمده است به شخصی که اصلا با همجنس‌گراها آشنا نیست این ایده را القا می‌کند که این‌ها بخشی بزرگ از همجنسگراها هستند و سال‌ها خون جگر خوردن و تنهایی همجنسگراهایی که سعی در نمایاندن چهره‌ی مثبت به خانواده و جامعه و دوستان را داشته‌اند نادیده می‌گیرد. این موضوع به مانند این است که بخواهیم در مورد دگرجنس‌خواهان مطلب بنویسم و به سراغ فاحشه‌ها و روابط نامتعارف آنها برویم و ژست روشن‌فکری بگیریم و بگویم این‌ها همان‌هایی هستند که بخش جداناپذیر و بزرگ روابط دگرجنس‌خواهانه را تشکیل می‌دهند و به هر دری زدن‌های این افراد را برای برقراری رابطه‌ی صرفا جنسی‌شان را به گونه‌ای طبیعی جلوه دهیم. همان طور که گفتم به این روابط باید از جهت آسیب‌شناسانه نگریست. باید در مورد این موضوع صحبت کرد که آیا آن حمزه یاد شده در آینده که رسول مردانه‌تر می‌شود بازهم حاضر به ادامه رابطه خواهد بود؟ اگر رسول به او وابسته شود چه پیش میاید؟ برای اینکه به شخصه چنین رابطه‌هایی را مشاهده کرده‌ام . در موردی خاص که رابطه‌ی یک پسرهمجنسگرا که اکنون دوست من هم هست را با فردی که همجنسگرا نبوده مشاهده کرده‌ام آن شخص با سوءاستفاده از دوستم تا وقتی که نوجوان بوده همه کار برایش می‌کرده ولی اکنون که سنش بالاتر رفته است او را رها کرده و دوستم که به آن شخص وابسته شده است چندین بار دست به خودکشی زده است. امیدوارم این ژست‌های به ظاهر روشن‌فکرانه کنار گذاشته شود و به واقعیت‌های جامعه همجنسگرایان نگاه شود.
جوابیه شایان.میم: گمان می‌کنم شما نیاز دارید یک بار دیگر مطلبم را بخوانید. در درجه‌ی اول تیتر پرونده «اقلیت توالتی»ست و در توضیح پرونده دلیل انتخاب این تیتر آمده. من در این مطلب دقیقا تلاش کردم تا دید افرادی را که مانند شما فکر می‌کنند کمی بازتر کنم و بگویم پشت رفتارهای پرخطر آنها عدم آگاهی نسبت به خود و گرایش جنسی آنهاست و اینگونه قضاوت‌ها ما را از رسیدن به اهداف اصلاحی‌مان دور می‌کند. در تمام نمونه‌هایی که مثال زده شده و متن به شکل غیر مستقیم به این موضوع اشاره کردم چرا که گمان می‌کنم ایجاد گره در ذهن خواننده او را ترغیب می‌کند که به دنبال پاسخ برود.
جایی در متن مقاله‌ام در پرونده ویژه نوشته بودم: «به نظر می‌رسد به دلایل فرهنگی و شرایط اجتماعی حضور افراد دگرجنسگرا در روش‌های سنتی برای برقراری رابطه با همجنس‌گرایان بیشتر است.» البته می‌توانستم بنویسم: به نظر می‌رسد به خاطر عدم دسترسی دگرجنسگراها به جنس مخالف و سختی برقراری چنین رابطه‌هایی آن‌ها رو به کودک‌آزاری و تجربه با همجنس خود می‌آورند و این تجربه‌ها و اتفاقات در روابط سنتی بیشتر اتفاق می‌افتد؛ اما قاعده را بر برداشت خوانندگان اقلیت گذاشته‌ام تا هرکس فراخور چالش‌هایی که در ذهنش به وجود آمده به بررسی موضوع بپردازد.
همین طور درباره مرز بین همجنس‌گراها و پدوفیل‌ها باید اضافه کنم، دقیقا خلاف نظر شما را دوست دیگری داشت که در بازتاب شماره‌ی پیش منتشر شد و من نیز پاسخ دادم.
چنین گمانی که: ««شهرستانی‌ها» بعد از تحریک «دختران آنتیکِ تهرانی» شماره‌ای می‌نویسند و به رابطه با هجنس راضی می‌شوند» که شما ذکر کردید ضمن این که شاید در مثالِ فرزاد 19ساله منعکس شده باشد، یک پرسش را به هر ذهنی منتقل می‌کند: پس شماره‌هایی که در شهرستان روی دیوار توالت‌هاست از چه حاصلی‌ست؟
در آخر هم من نمی‌دانم که شما چطور به رد پدوفیلی در نوشته من رسیدید، اما لازم است بگویم بعد از چهار سال وبلاگ‌نویسی و فعالیت در زمینه دگرباش، خطا را بر خود نامحتمل نمی‌بینم و امیدوارم که این تنها برداشت شما بوده باشد و سعی خواهم کرد که این نواقص را در نوشته‌های خود پوشش دهم.
اقلیت: تمرکز شما و تاکید بر تنها یک مطلب از پرونده برای اقلیت این چنین القا می‌کند که ممکن است تمرکز شما به مقاله‌ی اول اختصاص یافته باشد و مطلب دو روان‌شناس مجله و همین طور دو مطلب دیگر در نظرتان نیامده باشد. در عین حال معترفیم که همیشه می‌شود کاری بهتر انجام داد و امیدواریم در صورت مشاهده قصور، موارد را گوشزد کنید و مجله خود را در این راه همراهی کنید تا با هم به یک فضایی شامل‌تر و کامل‌تر برسیم.




۲ نظر:

  1. سلام ebi big عزیز
    لطفا به ادرس زیر میل بدید، تماس از طریق هنگ اوت برام مقدور نیست. از بابت تاخیر عذر میخوام.
    op4yguui@gmail.com

    پاسخحذف
  2. سلام ebi big عزیز. لطفا به ادرس زیر ایمیل بدید. منتظرم!
    op4yguui@gmail.com

    پاسخحذف