آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه

خواست وارونه

پرونده ویژه: اقلیت ِ سرباز (شماره یکم، شهریور و مهر91)

«بعد از سربازی مرد می شویم». این جمله نماد تاثیر مردسالاری بر پسران جوان است. نگاهی که از سوی خانواده مردسالار تقویت می شود تا نوجوان دیروز برای پیدا کردن هویت خود، آغاز جوانی را در آسایشگاه ها و پادگان ها بگذارند. مکانی خشن و ظاهرا منضبط که بار مسئولیت و سختی های دوره را برای پسران جوان به یادگار می گذارد. فرض کنید دست تقدیر شرایط خاصی را برای افرادی در این فضای مردسالار به جود آورد. مثلااز زمان تولد، ذهن فرد در تعارض با بدن او باشد. به لطف علم پزشکی تغییر جنسیت می دهد و تن و ذهن او جنسیت واقعی اش را پیدا می‌کند. پس از آن به دنبال تقویت هویت مردانه خود با نگاهی به اطراف درمیابد که جامعه، دوران سربازی را زمان مرد شدن پسران جوان می داند. «تاحالا به سربازی رفتن فکر کردین ؟موهای از ته تراشیده، لباس های سبزنظامی (سبزدماغی!)، اسلحه، سینه خیزرفتن !عاشقشم…عاشق کارت پایان خدمت...عاشق اینکه بری اونجا و مرد بیای بیرون...». این ها بخشی از پست وبلاگ مسیحا، با نام «ترنسftom» است. او یک دوجنسگونه‌گراست و می خواهد با تغییر جنسیت به جسم مردانه‌ای که ذهنش انتظار دارد برسد. مسیحا از تنی زنانه با ذهنی مردانه، از میل به سربازی می گوید. او در پایان پست از مخاطبان خود می پرسید: «ما ترنس ها بعد عمل باید بریم سربازی ؟!». پاسخ برای او ناامید کننده است. ظاهرا دوجنسگونه‌گان زن به مرد پس از عمل جراحی از خدمت وظیفه عمومی معاف هستند. پاسخ ها و واکنش ها به پست وبلاگ مسیحا جالب است. محمد می گوید: «سربازی نگو که عشقه» و حامد می گوید: «دقیقا بهش فکر کردم .از بچگی عاشقش بودم». غالب نظردهندگان از میل خود برای رفتن به سربازی می گویند و حسرتی که در نرفتن می کشند. 

کامران 18ساله است و در جنوب ایران زندگی می کند. او امسال کنکور دارد و سنش هنوز به سربازی نرسیده اما همین پست را در وبلاگش بازنشر داده. نام وبلاگ او نام فارسی وبلاگ مسیحاست «ترنس اف تو ام». سیاوش در کامنت پست کامران می گوید: «کامران جان حرف دلمو زدی». امید نیز از میل اش به رفتن میگوید: «همه ما بدون شک عشق سربازی رفتن داریم. اما ما بعد تغییر جنسیت از سربازی معافیم. متاسفانه عنوان معافیتمون هم جالب نیست... این واسمون خوب نیست ...». کامران در جواب می نویسد: «دقیقا.... همین موضوع هم یه جورایی دردسر شده... من واقعا ناراحت شدم وقتی فهمیدم معافیم...». احسان از شناس بد می گوید «بِخُشکی شانس!!» اما مهرداد با لحنی طنز پیشنهاد می دهد خودشان یک پادگان بزنند که داغ دل کامران تازه می شود و در جواب می گوید: «واقعا باید همین کار رو بکنیم... مگه گناه ما چیه؟». 

حالا بیایم به گونه‌ی دیگری از این شرایط خاص نگاه کنیم. فرد با بدنی پسرانه به دنیا می آید اما زنی است که آن تن ناخواسته را پوشیده. از روی شناسنامه زمان خدمت او فرا میرسد اما او می خواهد مانند دیگر زنان جامعه نظاره‌گر سربازی رفتن برادر، همسر و پسر خود باشد. یکی از دوجنسگونه‌گرایان مرد به زن در وبلاگ خود مراحل معافیت را توضیح داده. خرداد نود در پستی ماجرای معافیت خود را شرح داده. او در پاسخ به یک کامنت از این پست نوشته است «من پسر نیستم، معافیت حقم بود که گرفتم».سوفیا در کامنتی می گوید نگران رفتن به سربازی نیست. «بچه های ترنس اصلا بابت خدمت سربازی نگران نباشند. هیچکس اصلا اجازه نمیده یه سرباز باچهره و بدن دخترونه بره قاطی چندهزار سرباز تشنه‌ی …». شراره نویسند وبلاگ همدرد در پستی با عنوان «ماجرای اقدام برای معافی» از مراحل و ماجراهای معافیتی که گرفته می نویسد. او نیز دوجنسگونه‌گرای مرد به زن است و برای معافیتی که حق خود می داند جنگیده و هزینه کرده است. به نظر می رسد میل و خواست دوجنسگونه گان ایرانی برای رفتن یا نرفتن به خدمت وظیفه عمومی مانند تن وارونه آنها حق ناخواسته ای را داده و حق خواسته ای را گرفته است. 
متین محمدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر