بازتاب (شماره سوم، دی و بهمن91)
در شماره های قبل شما خوانندگان عزیز با بیان دیدگاه ها و فرستادن پیام های خود ما را در انتشار هرچه بهتر اقلیت یاری دادید. برای اطلاع و البته پاسخ هرچه بهتر اقلیت، از این به بعد برخی از این پیام ها را در این قسمت منتشر خواهیم کرد.
م.ب: با سلام و خسته نباشید برای زحماتی که بابت روشن کردن و اگاهی دادن به مردم می کشید.در شماره دو اقلیت قسمت باشگاه نویسندگان، کسی به اسم رها درد و دلی انجام داده است که وظیفه دونستم به شما بگم در سری بعد این گونه مطالب قرار داده نشود. ایشون گفتند که ستم و ظلمی که همجنسگراها به همدیگر میکنند بیشتر ازمردم جامعه است، شاید تا یک درصد بشه گفت درست چون میان همجنسگراهای واقعی رابطهی زندگی پارتنرها باهم بعد از یه مدت شاید حتی یه هفته به هم بخوره به دلایل زیاد؛ عدم درک صحیح از زندگی همجنسگرایی یا انتخاب نادرست درست مثل زوجهای دگرجنسگرا که شاید در این سالها رابطهشون زود به طلاق کشیده میشه زیاد شده یا به خاطر عدم شناخت کافی و یا.... .
اما بهرحال این مسائل کم اتفاق میافته خصوصا میان همجنسگراهای واقعی، منظور من اینه اون شخص یا امثال اون شخصی که به اقای رها خیانت کردند گی نبوده یا نیستند و میشه گفت یا مریض روانی هستن یا همجنسباز که فقط به فکر شهوت هستن و به اسم گی بودن و در نقاب گی دوست دارن به هدف خودشون برسند و فقط به فکر ارضا شدن هستن یا به خاطر اینکه به جنس مخالف دسترسی کمتری دارن به گی ها رو میارن. چه چیزی بهتر از دل ساده همجنسگراها برای هدف این افراد؟!
و این یه زنگ خطر برای افراد همجنسگراست که فریب این افراد رو نخورند و متاسفانه آقای رها گفتند که این شخص گی بوده و چون گی هست بقیه گیها هم اکثرشون به هم خیانت میکنن. من با این نظر کاملا مخالفم و خیلی از جفتهای گی رو میشناسم خوب با هم زندگی میکنن و عاشق هم هستن و چون این آقا ضربه دیده و فریب یه آدم شیاد رو خورده نباید به همه گی ها نسبت بده.
خواهشمندم این نامه رو در شماره بعدی بذارید که یه جورایی از بقیه گی ها هم معذرت خواهی شده باشه.
درضمن یه خواهش دیگه دارم شاید یه انتقاد! اینکه سعی کنید تو مجله چیزهایی که به همجنسگراها امید میده، بیشتر بنویسید تا همجنسگراها و بقیه اقلیت ها به آینده ی خودشون امید داشته باشن، یا اطلاعاتی در مورد انواع گرایشهای جنسی یا آمار درصد تعداد همجنسگراها و.... .
بازم از شما و دوستان شما ممنون.
اقلیت: ما در باشگاه نویسندگان مطالب همهی اقلیتهای جنسی را چاپ میکنیم. باشگاه نویسندگان جایی برای درد و دل همهی اقلیتهای جنسی است. نمیتوانیم و بهتر است بگوییم نمیخواهیم تیغ سانسور را روی مطالب ارسال شده برای باشگاه نویسندگان بکشیم. نظر رها چنین بود و نظر شما خلاف آن. همین جا مطلب شما منتشر شد و همین باعث یک گفتگو میشود تا افرادی که مانند رها فکر میکنند و افرادی که مانند شما فکر میکنند به گفتگو بنشینند. هر اقلیت جنسی یا هر فردی درباره اقلیتهای جنسی میتواند بدون سانسور مطلبش را با سه اصل سیاسی ننوشتن، مذهبی ننوشتن و پورن ننوشتن در مجله خودش چاپ کند.
درباره مطالب امیدوارکننده باید گفت، برنامه ما نشان دادن واقعیت است. سالهاست اقلیتهای جنسی یا در سیاه نمایی زندگی را به خودشان سخت میگیرند و یا در رویاهای فانتزی از زندگی واقعی دور میشوند. هرآنچه هست بی کم و کاستی از نگاه و زاویههای مختلف بیان خواهد شد. البته ما در شمارههای آینده بیشتر به مطالب معروف به «روانشناسی موفقیت» و آموزش مهارتهای زندگی برای دگرباشان میپردازیم. از دقت نظر شما متشکریم.
ای.ک: يه پيشنهادي داشتم براتون، تو مجله اين ماه در مورد پناهندگي هم يه اطلاعات جامع و دقيقي بدين ميدونين اخه تو اين زمينه كلاه برداري خيلي زياده در مورده مشكلات پناهندگي هم بگين مثلا با پناهجو ها مصاحبه كنين با كسايي كه كارشون ok شده و به كشور ثالثي انتقال داده شدن مصاحبه كنين و در مورد زندگي تازه اي كه شروع كردن ازشون بپرسين در مورد هزينه ها و... . ممنون
اقلیت: ما هم مانند شما نسبت به اهمیت مسئله پناهنگی و مسائل دوستان پناهنده آگاه هستیم اما اولویت اقلیت، دگرباشان داخل ایران هستند. مجلات دیگری وجود دارند که بر اساس منافع ارگان رسمی خود به این موضوع میپردازند. اما حتما ما هم بی طرفانه در شمارههای آینده و پس از بررسی مسائل مهمی که تا به حال به آن پرداخته نشده، مسئله پناهندگی و فرار از کشور را بررسی خواهیم کرد.
ی.س: آقا من اعتراض دارم هرجای این نت رو بگردی «حالا گیر ندین دقیق کجا همون گوشه کنار رو میگم» به عنوان یه مرد گی (یا پسر گی) به راحتی میتونین هرگونه مطلبی در موردsafe sex گی ها پیدا کنید حتی توی خیلی از این مجله ها بارها من دیدم به مسائل سکس آقایون پرداخت شده این یعنی چی؟ یعنی لزها کشک؟ چرا کسی نمیاد به لزهای بی تجربه بگه مثلاً خانم شما نباید ناخن بلند داشته باشید چون موقع رابطه جنسی خطر پارگی واژن پارتنرتون وجود داره؟ یا چه میدونم به لزها توضیح بدن که بابا از راه سکس لزبین ها هم بیماری مقابرتی میگیرن یا نه؟ اگه میگیرن چیه و راه جلوگیریش چیه؟ خلاصه کلام اینکه توی ایران که هموسکشوالها بدبخت هستن دیگه حداقل خودمون با عدم اطلاع رسانی بدترش نکنیم ازتون خواهش میکنم در این رابطه حتما یه مقاله یا بخش یا چه میدونم یه چیزی بزنید باور کنید زنها به دلیل خجالتی که نسبت به مسائل جنسی دارن واقعا نسبت به آقایون دانش کمتری دارن درسته ما لزبین هستیم اما هنوز زن هستیم.
اقلیت: ما در شمارههای پیشین مدام از جامعه همجنسگرایان زن و لزبینهای عزیز دعوت به همکاری کردیم اما متاسفانه فقط یک نفر اعلام آمادگی کرد. نوشتن درباره مسائل لزبینها از یک لزبین بهتر برمیآید اما با این حال ما در شماره آینده حتما یک مطلب برای سلامت جنسی مربوط به لزبینها خواهیم داشت.
ه.س: خسته نباشید. جریان یوزر و پسورد که واسه دانلود شماره 2 میخواد چیه؟ از کجا باید یوز و پسورد بیاریم؟
اقلیت: سرور فورشیر به تازگی از کاربران خود میخواهد برای دانلود وارد بشوند. در صورتی که در سایت فورشیر ثبت نام نکرده اید میتوانید از سرور مدیا فایر نسبت به تهیه مجله اقدام کنید. البته شما می توانید به ما یک ایمیل بزنید تا مجله را برای شما بفرستیم. در آینده ای نه چندان دور وبسایت اقلیت شما را از دانلود مجله در سرورهای گوناگون بینیاز خواهد کرد.
م.ز: سلام و خسته نباشید. مجلتون محشره. فوق العادس من واقعن لذت بردم ازش. من همیشه دنبال یه همچین مقاله هایی بودم. واقعن نمیدونم چی بگم از بس خوبن. ازتون میخوام که حسابی با انرژی ادامه بدید به این روند. من کلی واستون انرژی مثبت میفرستم چون خیلی خیلی ارزشمندن. فقط من موفق نشدم شماره یک رو دانلود کنم.
اقلیت: از لطف شما ممنون. ما همیشه در کوتاه ترین زمان به ایمیل شما پاسخ می دهیم و برای هر دوستی که بخواهد شماره جدید یا آرشیو را میفرستیم.
ب.ک: با سلام و عرض ادب خدمت شما از اینکه وقتتون رو میگیرم پیشاپیش عذر خواهی میکنم. دایی من 33 سال هست که مقیم ویرجینیای امریکاست. مادرم داره از طریق اون اقامت میگیره. بعد هم می خواد برای من اقامت بگیره. می خوام بدونم راهی هست که بتونم پارتنرم رو با خودم ببرم و اقامتش رو بگیریم. (البته خونواده از گی بودن ما اطلاعی ندارن) الان یک سال هست که ما با هم زندگی می کنیم و قصد نداریم به هیچ وجه از هم جدا شیم. خواهش میکنم ما رو راهنمایی کنید.
اقلیت: شما باید با یک وکیل آگاه در امور مهاجرت مشورت کنید. درین راستا، شاید سازمانهای مربوط به دگرباشان ایرانی قادر باشند به شما راهنمایی بدهند.
ژ.ی: لطفا برای 17 می امسال، ایده ای برای حرکتهای اعتراضی و برابرخواهی بدید. البته به نظر من باید چارچوب هایی مانند عملی بودن در شرایط کنونی ایران، کم خطر بودن و حساسیت منفی برانگیز نبودن براش تعریف کنید. یه انتقاد دیگه هم داشتم به مجله مدتیه می خوام بگم الان فرصت خوبیه، راستش احساس می کنم جلد و طراحیش زیاد بر اساس اصول طراحی نیست و کمی توی ذوق میزنه. هم از نظر ترکیب بندی و هم از نظر زیبایی شناسی مشکلاتی داشته جلد هر دو شماره؛ همچنین کاربرد فونت در تصویر کمی ناهماهنگه و بسیار زیاد.
اقلیت: سیاستهای اقلیت بر پایهی آموزش و اطلاعرسانی بنا شدهاست. برای ایجاد جنبشهای اعتراضی و برابرخواهی میتوانید به رسانههای مرتبط رجوع کنید؛ با این حال اقلیت خود را در انتشار اخبار و تحلیلهای مرتبط با این روز، محدود نمیکند و از همهی مطالب ارسالی برای اطلاعرسانی استفاده خواهد کرد. در مورد انتقادتان هم باید برای دقت نظری که دارید تشکر کنیم. البته سلیقهها متفاوت است اما طراحی جلد برای هر دو شماره در زمان کوتاهی انجام شده. مطمئنا نواقصی وجود دارد و ما به خاطر آنها از خوانندگان خود پوزش میخواهیم اما با استفاده از نظرات ارزشمند شما، سعی میکنیم تک تک آنها برطرف شود.
پ.ا: سلام عزیزان، خواستم تشکر فراوان کنم بابت مجله الکترونیکی اقلیت با زحمات فراوان و وقت گذاشتن های زیاد به بار نشسته، خیلی خوشحالم که کسانی هستن که به فکر جامعه دگرباشند، امیدوارم پیروز باشید. قسمت آشکارسازیو خوندم خیلی خیلی جالب بود با اینکه منم یک آشکارسازی بزرگ داشتم در نوع خودش، ولی خیلی جالب بود این قسمت برام شاید و زیبا و رنگین کمانی باشید.
اقلیت: پرونده دنباله دار آشکار سازی، قصد دارد که رازی را با اقلیت در میان بگذارد، امیدواریم با ارسال تجربههای خود، اقلیت را در پربارتر شدن این قست همیاری دهید.
ب.ر: اقلیت عزیز، ازتون سپاسگزارم. اما بنظر من انتشار يا بازتاب اينجور چيزا در جامعه اى كه بستهاس هيچ تاثيرى نداره. اين راهى كه شما ميرى، قبلن خيلى ها رفتن و متاسفانه نتيجه دلخواه حاصل نشده. از شما خواهش ميكنم طورى وانمود نكنيد كه انگار از طرف كل اقليت دگرباشان صحبت ميكنيد. اولين شرط آزادى بيان، پذيرفتن همه ديدگاهها ولو در مخالفت با ما و تشكيلات ما باشه. شيوهى ارائه تصوير از جامعه دگرجنس گراها رو به مردم عوض كنيد. به امید فردایی بهتر برای همه.
اقلیت: شما در پایان پیام خود همه را به فردای بهتر امید دادید اما آیا این فردا با منفعل بودن به دست میآید؟ راه ما راه «ماها»ست و چه نتیجهای مطلوبتر از دست به دست چرخیدن آرشیو پیدیاف این مجله قدیمی با این که سالها از انتشارش میگذرد. در سرمقاله اول توضیح دادیم هدف ما اصلاحی است نه انقلابی، برای تغییر در رویکرد جامعه باید حوصله کرد و برای آن تلاش. منفعل بودن و نالیدن از شرایط ما را اگر به عقب نراند حتما در همان شرایط نگه میدارد. ضمن آنکه اولویت ما برای آگاهی جامعه اقلیتهای جنسی است نه رفع تبعیض و رفتار های دگرباشهراس آنها که البته این مشکلات هم از عدم آگاهی برمیآید.
درباره آنچیزی که «وانمود کردن صحبت از طرف کل اقلیتها» تعبیر کردید، بدون شک هر مجلهای دارای یک نوع نگاه به مسائل است. اقلیت احساس میکند حداقل نمایندهی بخشی از افکار عمومی جامعه دگرباش است اما تلاشش برای انعکاس و ایجاد گفتگو بین همهی اقلیتهای جنسی است. اگر باعث شدیم تا شما چنین برداشتی داشته باشید، متاسفیم و معذرت میخواهیم. از شما خواهش میکنیم چنین مواردی را به ما یادآوری کنید تا بدانیم در کجا چنین چیزی برای خوانندگان محترم تصور شده است.
ک.ی: سلام و خسته نباشید زیاد، مجله شماره یک رو خوندم و عالی بود و در حیرت بودم که چه همت و پشتکاری داشتین که تونستین یه همچین مجله خوب و با کیفیتی درست کنید ، عالی بود ، انقدر عالی بود که گفتم دومیش بعیده به این خوبی و محتویات باشه، ولی بعد از انتشار شماره دوم باورم نمیشد شماره 2 رو با این محتویات و مطالب عالی ببینم، خواستم احساسم رو باهاتون در میون بگذارم، خیلی خیلی خوشحالم که هستید، عالی هستید، مسلما هیچ جوری نمیشه از شما و زحمتهایی که میکشید تشکر کنم ، فقط میدونم که میدونید، فرهنگسازیای که شروع کردید و اگه به همین قدرت امیدوارم ادامه بدید ، در جامعه LGBT و ایشالا فراتر از اون ، در تاریخمون ثبت خواهد شد و اینکه خیلی دوستون دارم.
ن.ا: بهتر بود وقتی در سرمقاله شمارهی 2 از مجله ای خاص اسم برده شد یه تشکر با اسم خاص از کسی که اون رو پایه گذاری کرده بود و کسی که اون رو گسترش میخواست بده میشد. کلن چیز مبهم نویسی خوب نیست به نظرم.اگه هم نقدی میشه بهتره در آخر گفته بشه کسایی که بهشون نقد میشه میتونن جواب بدن.البته من گفتم اگه نقد میشه. نگفتم که حالا که نقد شده. ممنونم از نویسنده سرمقاله سلیس نوشته بود. فقط یه کمی احساس عصبانیت کردم که البته از دید من عصبانیت برای جامعه بود و نه شخص خاصی.
اقلیت: این خوانندگان هستند که باید از تیم قبلی «من مثل تو» تشکر کنند، من مثل تو و اقلیت حالا یکی هستند، ما ترجیح میدهیم از خودمان تشکر نکنیم. اما برای نام نبردن از دوستان دلایلی داشتیم که حتی نمی توانیم آن را در مجله بیان کنیم. از این که توجه ویژه ای دارید ممنونیم.
ر.ن: از ابتدا با عنوان مجله موافق نبودم و دلایل محکمی هم در این زمینه دارم البته فکر میکنم دیگه یه کم دیر شده به هر حال یکی از دوستانم بناست یه مقاله ی انتقادی راجع به عنوانی که برای مجله انتخاب کردید براتون بفرسته که احتمالا اکثر حرفهای من هم درش هست . شاد باشید و شادی بخش!
اقلیت: سپاس از توجهای که به اقلیت دارید. بی صبرانه منتظر نظرات شما و یا دوستان دیگر هستیم حتی درباره عنوان و یا نامواره مجله چرا که این نکات ِ مورد انتقاد در آینده برای نام گذاری کارهای فرهنگی جامعه اقلیتی مورد توجه قرار میگیرند.
ف. ه.: من مادر یک پسر 15 ساله ی همجنسگرا هستم و میدانم که مطالب این مجله بسیار در حال و آینده به من و خانوادهام کمک خواهد کرد. خوش شانس بودم که شما را پیدا کردم. امیدوارم همیشه موفق باشید.
ج.ش: ضمن عرض ادب و خسته نباشید، بابت انتشار «اقلیت» بشما و همۀ دست اندرکاران مجله تبریک میگویم. شماره دوم طبعآ با کیفیت تر، پربارتر و رندانه تر از شمارۀ اول بود و این اسباب امیدواری است. با اینهمه، مطالب مربوط به پورنو در شماره دوم به جد اسباب ترس و تآسف من شد. ادبیات بکار رفته در آن مطالب (هرچند نیمه ترجمه) اما یادآور ادبیات رعبآور جاری در جامعه در رابطه با همجنسگرایی و خودارضایی بود که برای ترساندن و ششتشوی مغزی بیخبران تولید می شوند. حتمآ این را می دانید که یکی از موارد اختلاف جنبش فمینیسم دهه های قبل با جنبش همجنسگرایان در جهان غرب مسئلۀ برخورد و موضعگیری در رابطه با پورنو و همچنین سادومازوخیسم بوده و این مسئله کم و بیش تا امروز هم ادامه دارد هر چند که بخش قابل توجهی از فمینستها امروزه دیگر مواضع منفی سابق خود نسبت به پورنو و اس ام را کنار گذاشته اند. ولی رهروان و فعالان جنبش همجنسگرایان بخصوص در اروپای شمالی (چه آنهایی که از نسل چپ، و چه آنهایی که از نسل راست آمده بودند) از تبلیغات منفی و بدنمایی پورنو و اس ام حمایت نکردند و خود هیچوقت چنین ادبیات منفیای نسبت به پورنو و مصرف کنندگان آن را بکار نگرفتند. بلکه بلعکس از حق آزادی بیان، حق انتخاب افراد و تنوع سلایق در چارچوب آزادی فردی شهروندان دفاع کردند. برای من و بدون شک بسیارانی دیگر، جای بسی تآسف و تآلم است که نشریه فعالان پیشگام حرکت همجنسگرایان کشورمان، این چنین ادبیات و مواضع بغایت خصمانه و یکجانبه ای را علیه پورنو و مصرف گنندگان آن بکار گرفته است. این مسئله بخصوص از این جهت قابل توجهی از فمینستها امروزه دیگر مواضع منفی سابق خود نسبت به پورنو و اس ام را کنار گذاشته اند. ولی رهروان و فعالان جنبش همجنسگرایان بخصوص در اروپای شمالی (چه آنهایی که از نسل چپ، و چه آنهایی که از نسل راست آمده بودند) از تبلیغات منفی و بدنمایی پورنو و اس ام حمایت نکردند و خود هیچوقت چنین ادبیات منفیای نسبت به پورنو و مصرف کنندگان آن را بکار نگرفتند. بلکه بلعکس از حق آزادی بیان، حق انتخاب افراد و تنوع سلایق در چارچوب آزادی فردی شهروندان دفاع کردند. برای من و بدون شک بسیارانی دیگر، جای بسی تآسف و تآلم است که نشریه فعالان پیشگام حرکت همجنسگرایان کشورمان، این چنین ادبیات و مواضع بغایت خصمانه و یکجانبه ای را علیه پورنو و مصرف گنندگان آن بکار گرفته است. این مسئله بخصوص از این جهت قابل تامل است که امروزه همجنسگرایان طرفدار اس ام بعنوان جزء لاینفک بدنۀ جنبش همجنسگرایان محسوب می شوند. مسئلۀ قابل تآمل دیگر این است که «اقلیت» بهرحال بخشی از زبان و ادبیات روشنگری جنسی امروز کشور را تولید می کند. اما با رویه ای که شما در برخورد با پورنو و مصرف کنندگان آن در پیش گرفته اید، این خطر جدی وجود دارد که علیرغم تلاشهای صادقانهتان اما نتوانید در شکل گیری فرهنگی جدید، دمکرات و لیبرال چندان موفق شوید. این در حالی است که جنبش همجنسگرایان در سطح جهان تاریخآ پیشگام رهایی جنسی بوده و کماکان هم هست. حیف است همجنسگرایان ایران این چنین سنت شکنی کنند و زرد از آب درآیند. نشریات سکاف، ماها، چراغ، دلکده، رنگین کمان و همجنین جنسیت و جامعه که پیش از این در عرصۀ روشنگری جنسی منتشر شده اند یا در رابطه با پورنو مطلبی منتشر نکردند و یا اگر منتشر کردند، فعالانه از حق آزادی بیان و انتخاب طرفداران اس ام و مصرف کنندگان پورنو دفاع کردند. سکاف، ماها و جنسیت و جامعه از این نمونه بودند. موفق باشید.
با مهر
اقلیت: سلیقه شما در مواجهه با چنین موضوعی اگر همسو با سایر مجلات بوده یک اتفاق طبیعی است و اگر ما نظر دیگری داریم امری بدیهی است. این پرونده دارای بار قضاوتی بود و قرار بود با استدلال روان شناسی، خواننده را از مضرات اعتیاد به تماشای پورن آگاه کند. تلاش ما بر این بود تا در کلام بی طرفی را رعایت کنیم و اگر چنین احساس نشده متاسفیم و معذرت می خواهیم اما گمان نمیکنیم رسالت هایی که برای خود می خواهید بر گردن ما باشد و دقیقا عین دمکراسی و آزادیخواهی است که به نظرات ما احترام گذاشته شود. اگر در گذشته مجلاتی راهی پیش گرفتهاند دلیل حجت بودن آن نیست و ما راه نوینی را آغاز کرده ایم و حرفی تازه داریم. امیدواریم استدلالات ما بر اساس رعایت حق تضارب آرا باشد. زردی کردن در شکستن سنت خود یک حرکت سنتی است باید از این فضا بیرون بیاییم و جانب میانه ای را برای خود برگزینیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر