آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۳ اسفند ۲۱, پنجشنبه

گفت و گو با حمید و امین


پرونده ویژه: دگرباش بودن، رابطه داشتن (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)


1.      خودتون رو معرفی کنید و بفرمایید چند مدت هست که با هم هستید؟
سلام، من حمید هستم و پارتنرم امین. الان هم 6 سال و نیم هستش که با همیم.

2.      با هم بودن مهمترین مساله در رابطه است؟
منظورت رو درست متوجه نشدم، اگه منظورت رابطه‌های دور از همه که من می‌گم تنها در شرایط خیلی خاص می‌تونه ادامه‌دار باشه و عمومیت نداره. اگه منظورت اینه که با هم زندگی کردن به رابطه معنی میده بله باهات موافقم. به نظر من البته با در نظر گرفتن اینکه این فقط نظر منه، شروع زندگی مشترک می‌تونه وارد شدن به یک رابطه جدی معنی بشه و از اونجاست که زندگی مشترک به معنی واقعی مشترکه. در این مرحله است که معلوم میشه دو نفر در حقیقت آمادگی شروع یه رابطه جدی رو دارن یا اینکه دلیلشون چیز دیگه‌ای هستش.حالا نمیدونم این جواب سوالت بود یا نه؟!

3.      وقتی به مشکلی برخورد می‌کنید که یکی از شما باعث به وجود اومدن اون شدید، چطوری با اون موضوع کنار میاید یا اون مشکل رو حل می‌کنید؟ می‌تونید یک مثال بزنید؟ و همینطور در آخر لطفا در یک جمله بفرمایید که عنصر اصلی در حل مشکلات یک رابطه رو چی می‌بینید؟
حمید: مشکلات همیشه پیش میان، به نظر من زندگی بدون مشکل تکرار خواب‌آور لحظه‌ است بدون نتیجه و پوچ. جدا از اینکه دلیل به وجود اومدن اون مشکل چی بوده و اینکه اثرش چع قدر میتونه مخرب باشه، من همیشه از اینکه نتونستم جلوش رو بگیرم عصبانی میشم. البته خیلی طول نمی‌کشه. ما حتی ممکنه دعواهای بسیار بدی هم سر این مشکلات با هم داشته باشیم اما جفتمون در حین دعوا می‌دونیم که یک ساعت دیگه نشستیم و داریم برای حل این مشکل صحبت می‌کنیم.
امین: به نظر من قدم اصلی در حل یک مشکل می‌تونه قبول اشتباه باشه، بعد از قبول اشتباهه که فرد می‌تونه برای حل اون اشتباه یا جلوگیری از تکرارش فکر کنه. انکارِ اشتباه، اشتباه دومه. روش‌های زیادی برای حل مشکل وجود داره، از اونجایی که در رابطه‌ی ما این فقط ما هستیم که می‌تونیم و می‌خوایم مشکل رو حل کنیم بنابر این مسئولیت ما بیشتره. بسته به نوع مشکل و اینکه آیا امکان دریافت کمک از بیرون هست یا نه و اینکه آیا هیچ کدوم از ما تجربه‌ای در این مورد داره یا نه میشه برای حل مشکل برنامه‌ریزی کرد.

4.      اغلب رابطه‌ها در لایف دگرباشان جنسی، به شکست منجر می‌شه، وقتی یک رابطه‌ای طولانی میشه همه علاقه‌مند میشن بدونن اون دو نفر چه کردند که رابطه ماندگاری دارند، حالا نظر شما چیه؟
متاسفانه به دلیل شرایط بد روحی بچه‌ها ما، دلیل تصمیم‌گیری برای شروع یک رابطه تحت تاثیر شرایط روحی افراد قرار می‌گیره. تحت فشار روحی معمولا آدم نمی‌تونه تصمیم درست و منطقی بگیره. این دو نفر شرایط رو برای ایجاد یک رابطه مهیا کردن، هر دو با هم. منتظر کمک از بیرون یا از بالا هم نموندن. با توجه به داشته‌ها و توانایی‌ها این رابطه رو ایجاد و ادامه دادند و فکر می‌کنیم دلیل اصلی گذشتِ هر دو طرف از بعضی از خواسته‌ها برای ادامه چیزی که با ارزش‌تره بود.

5.      اگر قرار باشه این معیارها رو اولویت‌بندی کنید، شما اولین چیزی‌هایی که براتون اهمیت داره در یک رابطه چیه؟ "رفاه، آرامش، رابطه، پارتنر، استقلال، حریم خصوصی، اعتماد، تعهد، صداقت، لذت"
همه این‌ها رو که لیست کردی مهم هستند. به نظر ما اما تعهد و آرامش مهمتر هستن.

6.      شما رابطه‌هایی هم پیش از این داشتید، درباره اونها صحبت کنید، چرا اونها ماندگار نشدند؟
خواسته‌ها و توانایی‌ها متفاوت بودند. این لزوما به این معنی نیست که اون‌ها آدمهای خوبی نبودن، اصلا. این به این معنی هستش که چیزهایی که برای اونها ارش بوده لزوما برای ما اینطور نبوده و البته همونطور که قبلا گفتم شرایط تصمیم‌گیری هم مهمه.
7.      شما رابطه‌های دیگران رو هم همزمان می‌بینید، فکر می‌کنید چه چیزی رابطه شما دو نفر رو متمایز از رابطه دیگران می‌کنه؟
حمید: به نظر من، صداقت رابطه‌ی ما رو متمایز می‌کنه. اینکه من ایمان دارم که تمام فکر و ذکر امین خوبی منه و برعکس.

8.      هرگز در رابطه خودتون دنبال الگو هم بودید؟ معمولا وقتی دو نفر رابطه موفقی دارند تبدیل به الگو برای بقیه همجنسگراها میشن، به این اعتقاد دارید؟
متاسفانه یا خوشبختانه الگو برای رابطه‌ی همجنسگراها وجود نداره. اینکه شما بدونید که این فقط شما دو نفر هستید که می‌تونید و می‌خواید به هم کمک کنید، مشکلاتتون رو حل کنید و به مسیر ادامه بدید. البته سخت ولی لذت‌بخشه.

9.      آیا شما خودتون رو یک الگو برای دیگران می‌بینید؟
حمید: به هیچ عنوان ما خودمون رو الگو نمی‌دونیم و هرگز هم نمی‌گیم که بهترین هستیم. اصلا اینطور نیست. الگوبرداری ما از اطرافیان به نظر من در بسیاری از مواردی که از تمام جنبه‌های زندگی اون شخص خبر نداریم بدون نتیجه و مضر هستش. به همین دلیل زوج‌های همجنسگرا نه می‌تونن الگو باشن و نه خوبه که باشن.

10.  الگو گرفتن از رابطه دگرجنسگراها از نظر شما درسته یا غلط؟ کلا دگرباشان جنسی تحت چه چهارچوبی باید با یک فرد رابطه برقرار کنند؟ (چهارچوب‌های جنسیتی جاری در ایران آیا مناسب هستند؟)
حمید: الگوبرداری از روابط زن و شوهری یک روش مردوده. نقش و توانایی افراد متفاوته، نحوه زندگی و دید جامعه متفاوته، شرایط روانی، سکسی، عاطفی فرق دارن. الگوبرداری از یک چیز متفاوت با امید به نتیجه مشابه یک عمل احمقانه است.
به نظر من چارچوب یک رابطه بین افراد همجنسگرا در ایران باید بر اساس احترام متقابل، دوست داشتن، تعهد و البته سکس باشه.

11.  به نظر شما مشکل اصلی دگرباشان جنسی در رابطه‌ها چیه که اغلب منجر به شکست می‌شه؟
همونطور که قبلا هم گفتم الگوبرداری از چیزی که الگو نیست. تصمیم‌گیری در شرایط غلط، رویا ساختن بدون وجود زمینه و تک بعدی نگاه کردن به رابطه. به علاوه عدم احترام به خود می‌تونن دلایل یک شکست در رابطه باشن.

12.  رابطه‌ها معمولا در جامعه اقلیت‌های جنسی به چند دسته عمده تقسیم می‌شن؛ رابطه‌های صرفا جنسی، رابطه‌های صرفا دوستی، رابطه‌های عشقی، رابطه‌های باز و بسته. نظر شما در مورد اینها چیه؟ برای مثال آدم‌هایی که صرفا دنبال رابطه‌های عشقی هستند رو چطور می‌بینید؟
به نظر من به دلیل اینکه الگو وجود نداره، بنابر این هیچ نوع رابطه‌ای مردود نیست و همه این روابط که شما گفتید به شرط برآورده کردن نیاز اصلی که دلیل اون رابطه بوده عالی هستند. فقط اگر یک رابطه رو تنها بر اساس سکس شروع می‌کنیم باید بدونیم ممکنه این رابطه فقط بر اساس سکس بمونه. این یعنی ساختن یک رویا از چیزی که در حقیقت شما به دنبالش بودین ممکنه به خوبی ختم نشه.
با خودمون رو راست باشیم، اول از همه به خودمون احترام بزاریم و خواسته‌هامون رو بفهمیم. خواسته‌های ما باید بر اساس زمینه‌ای باشه که براش ساختیم. اگر خواسته متفاوتی دارین که زمینه‌ای براش جور نیست، خواسته‌تون رو عوض نکنین، زمینه رو به دست بیارین.

13.  هرگز خودتون داخل این رابطه‌ها بودید؟ از تجربیاتتون بگید. (اگر خصوصی است لازم نیست به این سوال پاسخ بدید)
امین: البته، من در رابطه سکس فرند هم بودم، اون موقع 19 سالم بود و به تنها چیزی که فکر می‌کردم سکس بود، خواسته‌ی منم سکس بود. به دلیل همین تطابق، همه چیز خیلی عالی پیش می‌رفت. من هرگز ز یک رابطه‌ی صرفا جنسی انتظار عشق نداشتم.

14.  اگر بخوایید در یک جمله بگید که دگرباشان جنسی باید چه کنند که در رابطه‌های زندگی خودشون موفق باشند، اون جمله چیه؟
شناخت توانایی‌ها و خواسته‌ها. با خودمون روراست باشیم و اینکه بدونیم خوب یا بد، هیچ الگویی برای شادی ما وجود نداره.


15.   و سخن آخر
در رابطه بودن لزوما به معنی خوشبختی نیست، اگر مطمئن نیستیم که چی می‌خوایم دنبال چیزی نگردیم.
ممنون از لطف‌تون و امیدوارم همیشه موفق باشین.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر