پرونده فرهنگ دگرباشستیز (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)
و هوموفوبیا یک فرهنگ میشود! وقتی مردمی که میانشان زندگی میکنیم خود را -گرچه در ظاهر هیچ تعلق خاطری ندارند- به دین و مذهب آویزان میکنند برای تراشیدن دلایلی که براساس آن در کتب آسمانی ادیان ابراهیمی داستانی به نام قوم لوط و ثمود را به ذهنهایی خام و تشنهی دانستن القا کردند و بله آنها خود را ملزم میدانند علم و دانش و نتایج تحقیقات پزشکی و فیزیولوژی را نادیده بگیرند و اینطور تصور کنند که همجنسگراها و اقلیتهای دیگر جنسی خطری برای جامعه و بشریت و تدوام نسل انسان هستند!
هوموفوبیا فرهنگ میشود! وقتی آستانهی تحمل مردم جامعه به درک یک درگ کوئین (زنانهپوش) اتریشی در محافل هنری قد نمیدهد، فرهنگ عامیانهی مردمی که با آنها زندگی میکنیم آنقدر جالب و دیدنیست که مثالهای فراوانی میتوان آورد برای آن، از تایید هوتن به عنوان یک هنرمند زنانهپوش که اکثر نقشهایش را زنان تشکیل میدهند در محافل داخل و خارج از کشور و در مقابل آن حمله به امیرحسین در آکادمی گوگوش به خاطر نوع لباس پوشیدن و تفاوتهایش با دیگران (حتی اگر جزو اقلیتهای جنسی هم نبود) و ساختن صفحات توهینآمیز علیه او و در آخرین مورد قضاوتها و حملات شدید ایرانیان فرهنگدوست به کسی که با اعتماد به نفسی بینظیر با ظاهری متفاوت با دیگران -حالا حتی اگر سیاستی پشتش بوده- برندهی فستیوال موسیقی اروپا شد.
هوموفوبیا فرهنگ میشود! وقتی مادر و پدری به احساسات و تظاهرات کودکشان توجهی نمیکنند و او را زیر پرچم تربیت دگرجنسگرایی عمومی در جامعهی ایرانی بزرگ میکنند به این امید که او روزی مانند پسران و دختران همسایه، همکلاس و فامیل، رفتارها و گرایش جنسی مناسب با آنچه جامعه از او انتظار دارد پیش بگیرد و آنها را -به قول معروف- سرافکنده نکند! و آنگاه که او براساس هویت و گرایش جنسیاش رفتار میکند مورد آماج حملات پدر، سرزنشهای مادر، طردشدگی از خانواده و یا حبس خانگی قرار میگیرد!
هوموفوبیا فرهنگ میشود! وقتی تمام دوستان دوران دبیرستان و دانشگاه دختران و پسران جزو اقلیتهای جنسی ازدواج میکنند، بچهدار میشوند، به نظر اکثریت قالب جامعه زندگیای موفق دارند و او هر روز -اگر هنوز با دوستان قدیم رابطهای مانده باشد- مورد سوال قرار میگیرد که چرا ازدواج نمیکنی؟ چرا به زندگی پریشانت سرو سامان نمیدهی؟ چرا؟ چرا... و چرا! او یا باید نقابش را محکمتر به صورت بگیرد یا اگر دل به دریا بزند و هویت جنسیاش را آشکار کند، در بیشتر مواقع با برخوردهایی مواجه میشود که البته دور از انتظار نیست. اما او باز هم تنهاتر و سرخوردهتر از قبل به لاک تنهاییاش فرو میرود و خود را انسانی دور از جامعه بدون هیچ دستآوردی میبیند که جامعه در هیچ موردی نمیتواند تاییدش کند.
هوموفوبیا فرهنگ میشود! وقتی در محفلی هستی و در مورد همجنسگراها قضاوتهای ناشایست میشود، مریض خطاب میشوند، منحرف جنسی و بیاخلاق دانسته میشوند، مقطوعالنسل و بچهباز یا ابنهای خطاب میشوند و تو دم برنمیآوری تا از خود، هویت جنسی و شخصیتات دفاع کنی یا تایید میکنی یا خاموش میشوی تا دیگران به هویتت پی نبرند و بله هوموفوبیا قویتر از قبل تو را سرکوب میکند و ریشههای خود را به عنوان یک فرهنگ در جامعه بیشتر میدواند! چون تو -ما- خاموش بودی!
اما، ما به عنوان ایرانیان دگرباش جنسی که در نقاط مختلف دنیا زندگی میکنیم، وظیفه داریم تا نهایت تلاش خود را برای زدودن فرهنگ هوموفوبیا و تراجنسیهراسی از جامعهی ایرانیان داخل و خارج از کشور، انجام دهیم. مشخصاً این روزها شاهد تلاشیهایی هستیم مانند نمایش و پخش فیلم سینمایی آینههای روبرو که باید به جسارت کارگردان و تهیهکنندگان آن آفرین گفت و در نشان دادن تراجنسیهای ایرانی به شکل درستش تلاش زیادی کرده، اما از آنجایی که هر جامعه و اقلیتی باید خود در پیش برد اهدافش بکوشد این خود ما هستیم که وظیفه داریم در رفع زدودن فرهنگ هوموفوبیا با انجام کارهای هنری و ادبی یا هر فعالیت دیگری که در این جهت کمکی کند، تلاش کنیم.
نگارندهی این یادداشت کوتاه برای یادآوری آنچه برما میگذرد و توضیح سادهی هوموفوبیای سیال در جامعه برای آن دسته از دگرجنسگرایانی که -شاید- خوانندهی این سطور باشند، سعی بر این دارد بگوید شاید تمام تلاشهایی که در یک دههی اخیر برای رفع نگاه منفی و قضاوتها و برخوردهای غیرانسانی با اقلیتهای جنسی انجام شده است دستآوردی همچون فیلم سینمایی آیینههای روبرو داشته است یا صحبتهای بیپرده در مورد اقلیتهای جنسی در رسانههای معتبر خارج از کشور، اما باید یادآور شد که این تلاش و مبارزه برای رفع همجنسگراستیزی و تراجنسیهراسی، مبارزهای همیشگی و بیپایان است و هر نسلی از همجنسگراها ملزمند به این که خود را در برابر این موج مجهز کنند، با مطالعه و ارتباط با همجنسگراهایی که میتوانند با درک موقعیتهای مناسب با نوشتن و خلق آثار هنری جامعه را متوجه این موضوع کنند که شاید خود شما فردا فرزندی متعلق به اقلیتهای جنسی داشته باشید و باید بتوانید او و خود را در برابر امواج سهمگین و خطرناک هوموفوبیا حفظ کنید.
روز مبارزه با همجنسگراستیزی 27 اردی بهشت 1393
واراند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر