پرونده ویژه: دگرباش بودن، رابطه داشتن (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)
1. خودتون
رو معرفی کنید و بفرمایید چند مدت هست که با هم هستید؟
ما اهورا و آراد هستیم و حدودا دو سال هست که با همیم.
2. با هم
بودن مهمترین مساله در رابطه است؟
از نظر ما این با هم بودن و کنار هم بودن هست که رابطه رو
میسازه، یعنی تا وقتی که یک زوج نباشد یک رابطه شکل نمیگیرد و اعتقاد ما این هست
که هر انسان یک نیمه گمشده دارد که در کنار او به آرامش میرسد.
3. وقتی
به مشکلی برخورد میکنید که یکی از شما باعث به وجود اومدن اون شدید، چطوری با اون
موضوع کنار میاید یا اون مشکل رو حل میکنید؟ میتونید یک مثال بزنید؟ و همینطور
در آخر لطفا در یک جمله بفرمایید که عنصر اصلی در حل مشکلات یک رابطه رو چی میبینید؟
اهورا:
با توجه به این که بیشتر مشکلات ما مسائل جزئی زندگی است معمولا پس از عصبانیت و
ناراحتی با صبوری (مخصوصاً آراد) و نشستن کنار هم و بیان مشکلات زندگی و پیدا کردن
راه حل آن و با عشق به زندگی و امید به این که هرچه زودتر این مشکلات حل میشوند و
گاهی نیز با کمک گرفتن از دوستان معتمد و احیاناً گرفتن مشاوره از متخصصین به حل این
مشکلات میپردازیم.
با توجه به شرایط الان که ما داریم مهمترین مشکل، مشکلات
مالی و فشارها و استرسهای مربوط به زندگی پناهجویی میباشد که مسائل جزئی زندگی
را متاثر از خود کرده.
آراد:
عناصر عشق و دوست داشتن، صبر و امیدواری و تلاش برای از بین بردن مشکلات و همچنین
مشاوره با متخصصین خانواده راه حل فرار از این مشکلات میباشد و در نهایت این که
با سکوت هیچ مشکلی حل نمیشود تا وقتی که بیان شوند و مورد گفتگو قرار گیرند.
4. اغلب
رابطهها در لایف دگرباشان جنسی، به شکست منجر میشه، وقتی یک رابطهای طولانی میشه
همه علاقهمند میشن بدونن اون دو نفر چه کردند که رابطه ماندگاری دارند، حالا نظر
شما چیه؟
در وهله اول هرکدام از طرفینِ یک رابطه، باید خود و نیازهای
خودش را بشناسد و تا جایی که ممکن است در انتخاب خود دقت داشته باشد که کسی را
انتخاب کند با خصوصیت و اخلاقیات نزدیک به خودش؛ اما نه صرفا صد در صد ایدهآل چون
به عقیده ما صد درصد ایدهآل وجود ندارد و در نهایت پس از انتخاب هر کس باید تا
حدودی چشم خود را به روی برخی مشکلات ببندد
به قول حافظ:
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست/ منزل آن مه عاشق کش عیار
کجاست...
5. اگر
قرار باشه این معیارها رو اولویتبندی کنید، شما اولین چیزهایی که براتون اهمیت
داره در یک رابطه چیه؟ "رفاه،
آرامش، رابطه، پارتنر، استقلال، حریم خصوصی، اعتماد، تعهد، صداقت، لذت"
تمامی اینها معیارهایی است برای داشتن یک رابطه موفق و به
صورت زنجیروار به هم مربوط میباشند یعنی وقتی طرفین یک رابطه با داشتن صداقت حس
اعتماد را به هم منتقل کنند خود به خود تعهد، لذت و در صورت داشتن استقلال، حریم
خصوصی و رفاه طرفین به آرامش میرسند که خود به یک رابطه منجر میشود. این یعنی این که صداقت مهمترین معیار میباشد و پس از آن اعتماد،
تعهد و معیار چهارم میتواند استقلال، حریم خصوصی، لذت و رفاه باشد که در صورت
وجود همه این معیارها انسان به یک آرامش نسبی میرسد.
6. شما
رابطههایی هم پیش از این داشتید، درباره اونها صحبت کنید، چرا اونها ماندگار
نشدند؟
آراد:
یک رابطه ناموفق داشتم که به دلیل شخصی قادر به گفتن آن نمیباشم.
اهورا:
بله متاسفانه چندین رابطه داشتم که هر کدام به دلایل مختلف از جمله نبودن صداقت،
اعتماد، تعهد، استقلال، آزادی و... ناموفق بود.
7. شما
رابطههای دیگران رو هم همزمان میبینید، فکر میکنید چه چیزی رابطه شما دو نفر رو
متمایز از رابطه دیگران میکنه؟
یک رابطه مربوط به دونفر میباشد که هیچ یک از طرفین نمیتواند
بگوید که فقط من هستم که در یک رابطه تصمیمگیری میکنم و زندگی مشترک یعنی همین.
گاهی وقتها از خیلی خواستههای شخصی باید گذشت و به
تعهدات زندگی مشترک فکر کرد و این که سبک زندگی آدمها متفاوت هست که این نیز میتواند
وجه تمایز روابط باشد و در کّل نیازها و خواستههای هر کس با دیگری متفاوت است.
8. هرگز
در رابطه خودتون دنبال الگو هم بودید؟ معمولا وقتی دو نفر رابطه موفقی دارند تبدیل
به الگو برای بقیه همجنسگراها میشن، به این اعتقاد دارید؟
زندگی همجنسگرایان نیز مثل دیگر روابط بهتر است که الگوی
موفق داشته باشد ولی متأسفانه ما به خاطر شرایط زندگی در ایران هیچ وقت الگوی موفقی
نداشتیم اما این را هم میدانستیم که دو همجنسگرا نیز میتوانند رابطه موفق و دائمی
داشته باشند و ما همیشه خواستیم که به همه ثابت کنیم که دو همجنسگرا نیز میتوانند
زندگی را با عشق ادامه دهند.
9. آیا شما
خودتون رو یک الگو برای دیگران میبینید؟
هر شخص یا هر رابطه و یا یک گروه میتواند برای دیگری الگو
باشد و این بستگی دارد به این که چه کسی را الگوی مناسب خود بداند؛ ما نیز از این
قاعده مستثنا نیستیم مخصوصاً وقتی که به مهمترین هدف خود یعنی قانونی کردن ازدواج
و استمرار این رابطه برسیم.
10.
شما به ازدواج با هم فکر میکنید؟ چه
برنامه و احساسی نسبت به آینده دارید؟
بله ما فقط به کشوری خواهیم رفت که ازدواج دو همجنس قانونی
باشد و حق سرپرستی فرزند داشته باشیم از لحاظ قانونی، چرا که هر انسانی مثل دیگر
انسانها حق زندگی کردن دارد با هر گرایش جنسیای که دارد، ما معتقدیم که دو
همجنسگرا به مراتب با احساستر و با محبت و عشق بیشتر از یک زوج دگرجنسگرا میتوانند
به زندگی مشترک خود ادامه دهند و حتی تمام نیازهای حداقل عاطفی یک کودک رو بهش
توجه کنند، ما هم به خاطر اهدافی که داشتیم و به خاطر پایبندی به همین اهداف و
همچنین به خاطر تمامی مشکلاتی که مانع از رسیدن به این اهداف بود الان اینجا هستیم
که شاید روزی به ابتداییترین حقوق انسان بودن خود برسیم.
11.
الگو گرفتن از رابطه دگرجنسگراها از
نظر شما درسته یا غلط؟ کلا دگرباشان جنسی تحت چه چهارچوبی باید با یک فرد رابطه
برقرار کنند؟ (چهارچوبهای جنسیتی جاری در ایران آیا مناسب هستند؟)
در حالت کلی جواب دادن به این سوال که آیا درست است یا نه
صحیح نیست و این بستگی به شرایط زندگی همجنسگرایان دارد که با زندگی دگرجنسگریان
تا اندازهای متفاوت
است و با این که میتواند الگو بگیرد اما مسائل مربوط به خود را دارند؛ مثلا در کشوری مثل ایران که تبعیضهای جنسیتی بسیار
زیاد است الگو قرار دادن روابط دگرجنسگریان خیلی نمیتواند مفید واقع شود ولی چارچوب خاصی هم وجود ندارد که
اشخاص از آن پیروی کنند و فقط میتوانند با توجه به علایق خود و میزان آزادیای که
دارند و همچنین کمک گرفتن از مشاورین خانواده و در نهایت استفاده از تجربیات
دوستان خود و دیگر افراد برای داشتن یک رابطه بهتر کمک بگیرند.
12.
به نظر شما مشکل اصلی دگرباشان جنسی در
رابطهها چیه که اغلب منجر به شکست میشه؟
مشکلات هر گروهی به جامعهای که در آن زندگی میکند و
فرهنگ، مذهب و سنت، قوانین و میزان اطلاعرسانی آن جامعه بستگی دارد و در مورد
جامعه همجنسگرا نیز همین طور میباشد یعنی وقتی در کشوری مثل ایران یک همجنسگرا هیچ
آموزش صحیح ندیده و حتی این امکان را ندارد که خودش به شخصه مسائل را تجربه کند تا
مسیر درست را انتخاب کند در نتیجه اکثر روابط با شکست مواجه میشود. البته درصدی از این مشکلات نیز به خود جامعه همجنسگرا برمیگردد.
13.
رابطهها معمولا در جامعه اقلیتهای
جنسی به چند دسته عمده تقسیم میشن؛ رابطههای صرفا جنسی، رابطههای صرفا دوستی،
رابطههای عشقی، رابطههای باز و بسته. نظر شما در مورد اینها چیه؟ برای مثال آدمهایی
که صرفا دنبال رابطههای عشقی هستند رو چطور میبینید؟
این به طرز تفکر آدما و نیازهاشون بستگی داره و همه اینها
قابل قبول و قابل احترام است.
با توجه به این که بعد از تمام این دوستیها و روابط جنسی انسان نیاز دیگری حس میکند
و آن وجود یک همسر واقعی و همیشگیست که تمام نیازهای انسان را رفع کند که اگر کسی
بتواند آن شخص را به دست بیاورد به آن آرامش حقیقی میرسد و این از نظر ما زیباترین
حس زندگیست.
14.
هرگز خودتون داخل این رابطهها بودید؟
از تجربیاتتون بگید (اگر خصوصی است لازم نیست به این سوال پاسخ بدید)
اهورا:
من به شخصه روابط زیادی چه از نظر جنسی و چه از نظر دوستی با افراد مختلف داشتم
اما همیشه فقط وجود یک دوست رو حس کردم و فقط یک شریک جنسی رو، در صورتی که آرامش
واقعی رو با وجود یک پارتنر حس کردم و همیشه این یه دغدغهست واسه آدما که اون نیمهی
گمشدشون رو پیدا کنن.
15.
اگر بخوایید در یک جمله بگید که
دگرباشان جنسی باید چه کنند که در رابطههای زندگی خودشون موفق باشند، اون جمله چیه؟
برای شروع هر رابطه، اعم از جنسی، دوستی و عشقی با صداقت
تمام رابطه خود رو آغاز کنن و با عشق به پایان برسونن
16.
و سخن آخر
با سپاس فراوان صحبت خود را با جملهای از بنیامین فرانکلین
به پایان میرسانیم:
پیش از ازدواج چشمها را خوب باز کنید، بعد از ازدواج کمی ببندید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر