پرونده ویژه: دگرباش بودن، رابطه داشتن (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)
برای این پرونده ویژه با موضوع «دگرباش بودن، رابطه داشتن» در نظر داشتم با زوج‌های همجنسگرایی که می‌شناختم مصاحبه کنم، از آنها بپرسم چگونه با هم ماندنی شدند و بقیه دگرباشان جنسی باید چه کنند تا رابطه‌ای مانا با هم داشته باشند چرا که بسیاری از دگرباشان نسبت به رابطه موفق کنجکاو هستند. سپس دیدم این زوج‌ها بسیار زیادند و هر کدام از آنها نیز آمادگی خود را برای گفتگو با مجله اقلیت، در زمینه رابطه داشتن، اعلام کردند. فرصت نمی‌شد که دانه دانه این گفتگوها را انجام داد، تعدادی خارج از کشور بودند و اختلاف ساعت‌های زیاد اجازه گفتگو نمی‌داد. مساله ویرایش این گفتگوها هم مطرح بود و تعداد بالای آنها و مسائل حاشیه‌ای که در هر مصاحبه‌ای از قبیل قطع شدن اینترنت، صدا کردن، کار داشتن و ... ممکن است به وجود بیاید، نیز مزید بر علت بودند. این بود که تصمیم گرفتم یک سری سوال از پیش طراحی کنم و برای زوج‌ها بفرستم تا اگر لازم بود سوالی بعدا اضافه یا کم شود. این سوالات توسط نویسنده‌های دیگر مجله نیز، مورد استقبال قرار گرفت و تعدادی از این مصاحبه‌ها را با سوالات مشترک برای دیگر زوج‌های دگرباش جنسی فرستادند.
از این کار دو هدف عمده داشتم که سودمندی‌های دیگری هم به دست آمد. اول اینکه مشترک بودن سوالات در همه مصاحبه‌ها، به خواننده امکان قیاس می‌دهد، او می‌تواند مقایسه کند آنهایی که شش سال با هم بوده‌اند در زمینه‌ای خاص چه نظری دارند نسبت به آنهایی که دو سال با هم رابطه داشته‌اند. خواننده محترم اگر مصاحبه‌ها را بخواند متوجه خواهد شد که تعدادی از سوالات تقریبا پاسخی یکسان از اکثر زوج‌ها دارد، پس شاه‌کلیدهایی را برای کسی که می‌خواهد با دیگری رابطه بگیرد یا اینکه رابطه‌اش را با دیگری حفظ کند به دستش می‌دهد؛ و دوم، زوج‌هایی که با این سوالات روبرو می‌شوند، در خود فرو می‌روند و بیشتر فکر می‌کنند و بعد از مدت‌ها رابطه زوایای پنهانی از خویش و پارتنر خود را می‌شناسند؛ کمااینکه تعدادی از آنها بابت این سوالات از من تشکر کرده و معتقد بودند طرح این سوال‌ها به بهبود رابطه‌شان کمک کرده است.
سوالات مشترک و از پیش طراحی شده هم البته ایراداتی دارد. اولا مصاحبه‌شونده‌ها به چالش کشیده نمی‌شوند، همانطور که از مصاحبه‌ها برمی‌آید، گاهی مصاحبه‌شونده، با زیرکی از پاسخ به سوال طفره می‌رود، که اگر مصاحبه زنده صورت بگیرد، می‌توان او را به چالش کشید. در ثانی، ممکن است به سوالات پاسخ کوتاه داده شود یا اینکه مصاحبه‌شونده مفهوم سوال را متوجه نشود. ثالثا ممکن است خواننده بعد از خواندن چند مصاحبه، حوصله‌اش سر برود به دلیل اینکه سوالات تکراری هستند هرچند پاسخ‌ها متفاوت باشند. شاید بتوان مشکلات دیگری را هم برای آن برشمرد. در هر صورت امیدوارم خوانندگان عزیز، از ما به دلیل این مشکلات بگذرند.
قرار نبود این مقاله، اینگونه نوشته شود، می‌خواستم نظرات خودم را نسبت به هر کدام از سوال‌ها و کلا درباره موضوع پرونده ویژه بنویسم اما گفتگوهای انجام شده به قدر کافی، آنچه را که من می‌توانستم و نمی‌توانستم بگویم، شامل و جامع هستند. در ادامه مصاحبات صورت گرفته با زوج‌های دگرباش جنسی را می‌خوانید. همچنین در انتها یادداشت‌هایی مرتبط با موضوع پرونده را می‌توانید مطالعه کنید.
از این کار دو هدف عمده داشتم که سودمندی‌های دیگری هم به دست آمد. اول اینکه مشترک بودن سوالات در همه مصاحبه‌ها، به خواننده امکان قیاس می‌دهد، او می‌تواند مقایسه کند آنهایی که شش سال با هم بوده‌اند در زمینه‌ای خاص چه نظری دارند نسبت به آنهایی که دو سال با هم رابطه داشته‌اند. خواننده محترم اگر مصاحبه‌ها را بخواند متوجه خواهد شد که تعدادی از سوالات تقریبا پاسخی یکسان از اکثر زوج‌ها دارد، پس شاه‌کلیدهایی را برای کسی که می‌خواهد با دیگری رابطه بگیرد یا اینکه رابطه‌اش را با دیگری حفظ کند به دستش می‌دهد؛ و دوم، زوج‌هایی که با این سوالات روبرو می‌شوند، در خود فرو می‌روند و بیشتر فکر می‌کنند و بعد از مدت‌ها رابطه زوایای پنهانی از خویش و پارتنر خود را می‌شناسند؛ کمااینکه تعدادی از آنها بابت این سوالات از من تشکر کرده و معتقد بودند طرح این سوال‌ها به بهبود رابطه‌شان کمک کرده است.
سوالات مشترک و از پیش طراحی شده هم البته ایراداتی دارد. اولا مصاحبه‌شونده‌ها به چالش کشیده نمی‌شوند، همانطور که از مصاحبه‌ها برمی‌آید، گاهی مصاحبه‌شونده، با زیرکی از پاسخ به سوال طفره می‌رود، که اگر مصاحبه زنده صورت بگیرد، می‌توان او را به چالش کشید. در ثانی، ممکن است به سوالات پاسخ کوتاه داده شود یا اینکه مصاحبه‌شونده مفهوم سوال را متوجه نشود. ثالثا ممکن است خواننده بعد از خواندن چند مصاحبه، حوصله‌اش سر برود به دلیل اینکه سوالات تکراری هستند هرچند پاسخ‌ها متفاوت باشند. شاید بتوان مشکلات دیگری را هم برای آن برشمرد. در هر صورت امیدوارم خوانندگان عزیز، از ما به دلیل این مشکلات بگذرند.
قرار نبود این مقاله، اینگونه نوشته شود، می‌خواستم نظرات خودم را نسبت به هر کدام از سوال‌ها و کلا درباره موضوع پرونده ویژه بنویسم اما گفتگوهای انجام شده به قدر کافی، آنچه را که من می‌توانستم و نمی‌توانستم بگویم، شامل و جامع هستند. در ادامه مصاحبات صورت گرفته با زوج‌های دگرباش جنسی را می‌خوانید. همچنین در انتها یادداشت‌هایی مرتبط با موضوع پرونده را می‌توانید مطالعه کنید.
آرش سعدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر