پرونده ویژه: دگرباش بودن، رابطه داشتن (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)
1. خودتون رو معرفی کنید و بفرمایید چند مدت هست
که با هم هستید؟
بردیا هستم 27 ساله، یوسف هستم 28 ساله. آشنایی
ما تقریبا به 4 سال پیش برمیگرده که اون هم از طریق وبلاگهامون بود و حدود یکسال
و نیم پیش رسماً رابطهی مشترکمون رو شروع کردیم.
2. با هم بودن مهمترین مساله در رابطه است؟
خیر. شاید حتی 99% مسئله باشه اما همهی
اون نیست. مهمترین مسئله توانایی نگه داشتن یک رابطهاس که بالطبع با هم بودن رو
هم شامل میشه.
3. وقتی به مشکلی برخورد میکنید که یکی از شما
باعث به وجود اومدن اون شدید، چطوری با اون موضوع کنار میاید یا اون مشکل رو حل میکنید؟
میتونید یک مثال بزنید؟ و همینطور در آخر لطفا در یک جمله بفرمایید که عنصر اصلی
در حل مشکلات یک رابطه رو چی میبینید؟
خب اینجور مواقع سعی میکنیم که با هم
صحبت کنیم و یه راهکار برای خروج از مشکل پیدا کنیم و هیچوقت مسئله این نبوده، که
«چه کسی» مشکل رو درست کرده چون همه چیز به هر دوی ما مربوط میشه و سعی میکنیم
با مشورت و کمک هم مسائل رو حل کنیم. صبوری و تحمل.
4.
اغلب
رابطهها در لایف دگرباشان جنسی، به شکست منجر میشه، وقتی یک رابطهای طولانی
میشه همه علاقهمند میشن بدونن اون دو نفر چه کردند که رابطه ماندگاری دارند، حالا
نظر شما چیه؟
متاسفانه باید بگم
خود لایف ایران هم باورش شده که همجنسگرا بودن تنها و تنها به رابطهی جنسی ختم میشه.
وقتی کسی با این دیدگاه وارد یک رابطه میشه مطمئناً به شکست برمیخوره. اگه ما
بخوایم بگیم چه عاملی مهمترین عامل برای ثبات رابطهی ما بود اون عامل چیزی نیست
جز «شناخت».
5.
اگر
قرار باشه این معیارها رو اولویتبندی کنید، شما اولین چیزیهایی که براتون اهمیت
داره در یک رابطه چیه؟ "رفاه، آرامش، رابطه، پارتنر، استقلال، حریم خصوصی،
اعتماد، تعهد، صداقت، لذت"
صداقت، اعتماد، تعهد، ...
6. شما رابطههایی هم پیش از این داشتید، درباره
اونها صحبت کنید، چرا اونها ماندگار نشدند؟
اون رابطهها به نوعی رابطههای یکطرفه
بود و متاسفانه فرد مقابل ما، به جای حل مسائل و مشکلاتی که به کمک هر دو طرف نیاز
داشت از بار مسئولیت شونه خالی میکرد. این میتونه اشتباهات رو افزایش و در نتیجه
به از هم پاشیدن رابطه منجر شه و البته تاکید میکنم عامل «نداشتن شناخت» هم بیتاثیر
نبود.
7. شما رابطههای دیگران رو هم همزمان میبینید،
فکر میکنید چه چیزی رابطه شما دو نفر رو متمایز از رابطه دیگران میکنه؟
تعهد، صداقت، اعتماد و علاقهی دو طرفه و
ثابت.
8. هرگز در رابطه خودتون دنبال الگو هم بودید؟
معمولا وقتی دو نفر رابطه موفقی دارند تبدیل به الگو برای بقیه همجنسگراها میشن،
به این اعتقاد دارید؟
خیر. به هیچ وجه. فکر میکنم تجربیات ما
در داشتن رابطههای قبلی به اون اندازه رسیده بود که در مورد رابطهی جدید با علم
و آگاهی قدم برداریم و نیاز به الگویی (که بعید میدونم در الجیبیتی ایران پیدا
بشه) احساس نمیشد.
9. آیا شما خودتون رو یک الگو برای دیگران میبینید؟
هرگز. علاقه نداریم کسی ما رو الگوی خودش
کنه. با اینکه از تقریبا همه چیز مطمئن هستیم.
10. الگو
گرفتن از رابطه دگرجنسگراها از نظر شما درسته یا غلط؟ کلا دگرباشان جنسی تحت چه
چهارچوبی باید با یک فرد رابطه برقرار کنند؟ (چهارچوبهای جنسیتی جاری در ایران
آیا مناسب هستند؟)
خیر. چون شرایط محیطی، روحیات، شرایط
خانوادگی و اقتصادی، میزان آزادی عمل فرد در خانواده برای اشخاص مختلف تفاوت داره
و اگه کسی الگو باشه ممکنه خیلی از این چیزها رو داشته باشه یا نداشته باشه و
همینطور کسی که الگو رو میپذیره و این شخص ممکنه برای رسیدن به اون مدینهی فاضلهی
الگوی خودش چه بسا زندگیش به خطر بیافته. به نظرم هر کسی باید با توجه به شرایط
خودش رابطهای رو شروع و ادامه بده. (چهارچوبهای جنسیتی در ایران در اغلب موارد
ملاکهای جنسی شده و این جای بسی تاسف داره و تنها راهش آگاهسازی هست و البته نه
شعار دادن.)
11. به
نظر شما مشکل اصلی دگرباشان جنسی در رابطهها چیه که اغلب منجر به شکست میشه؟
عدم شناخت کافی.
12. رابطهها
معمولا در جامعه اقلیتهای جنسی به چند دسته عمده تقسیم میشن؛ رابطههای صرفا
جنسی، رابطههای صرفا دوستی، رابطههای عشقی، رابطههای باز و بسته. نظر شما در
مورد اینها چیه؟ برای مثال آدمهایی که صرفا دنبال رابطههای عشقی هستند رو چطور
میبینید؟
هیچ چیز صد در صد مطلق نیست. مثالی هم که
میتونم بگم اینه که گوشتخواری یا گیاهخواری بطور صددرصد درست نیست! هیچکدوم از
این موارد به تنهایی درست نیست که ملاک یک رابطه باشه. عشق نیازمند خیلی چیزهاست.
رابطهی جنسی نیازمند خیلی چیزهاست و البته همهی اینها با روح و روان آدمی سر و کار
داره و مستقیماً در زندگی روزمره. فکر
میکنم عشق، دوستی، رابطهی جنسی و خیلی چیزای دیگه در یک رابطهی پایدار وجود
داره و نیازی به تست کردن روابط به طور جداگانه نیست!
13. هرگز
خودتون داخل این رابطهها بودید؟ از تجربیاتتون بگید. (اگر خصوصی است لازم نیست به
این سوال پاسخ بدید)
بله. زمانی در رابطههای عشقی و شاید عشق
افلاطونی! اما همونطور که در سوال قبل گفتم، عشق به تنهایی ضمانت یک زندگی مشترک
نیست. یک طرف عاشق، یک طرف تنها برای ارضای جنسی ادامه میده. نتیجه این میشه که
هر دو دلزده و البته دلسرد میشن و این چیزی بود که ما در رابطهی قبلی به وضوح
تجربه کردیم!
14. اگر
بخوایید در یک جمله بگید که دگرباشان جنسی باید چه کنند که در رابطههای زندگی
خودشون موفق باشند، اون جمله چیه؟
بهتره برای شروع یک رابطه از هم شناخت
پیدا کنن. این درست نیست که تا قراری گذاشته شد منجر به یک رابطهی بلندمدت و یا
حتا دائمی بشه! این یک بازی از پیش باخته شده میشه. زمان و شناخت بهترین راهکار
برای ایجاد یک رابطهاس. شناخت اخلاق، طرز تفکر، نوع برخورد با مسائل، شکل
اعتقادات و...
15. و سخن آخر
از شما و همکارانتون تشکر میکنیم و برای
همهی دوستان همحس آرزوی موفقیت و کامیابی و البته زندگیای به دور از دغدغه
داریم. امیدواریم شاهد روزی باشیم که خودمون، خودمون رو پذیرفته باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر