فرهنگسرای اقلیت (شماره یازدهم، فروردین و اردیبهشت 93)
ای یار بیبهانه بخواه ازخدای من
یک اتفاق تازه بیافتد برای من
پیغمبرم بشارت من چشمهای توست
یک جبرئیل مثل تو دارد حرای من
ای حس بیاجازهی شاعر شدن بخوان
گاهی غزل برای خودت با صدای من
با اینکه ظاهرانه ولی معنیاش یکیست
این گریههای تلخ تو با خندههای من
دیشب دوباره بحث خودم بود با خدا
آمد جواب «تو» برای چرای «من»
محمت کبیر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر