یاد اقلیتی (شماره هفتم، شهریور و مهر 92)
نگاهی به زندگی و کارنامهی ساویز شفایی، فعال حقوق بشر، نویسنده و شاعر ایرانی
ساویز شفائی متولد هشتم شهریور 1329 در ایران، با شعر و هنر بزرگ شد. محیط باز خانواده و میل اعضای خوانواده برای تحصیل و فرهیختگی بستری برای او ایجاد کرد تا با فرهنگ و هنر پیوندی محکم برقرار کند. دفتر شعر او «ضیافت زندگی» است که چشمهای از ذوق و هنر او را میرساند.
اما این تنها بخشی از علایق و دلبستگیاش بود. ساویز شفائی پیش از انقلاب در دانشگاه شیراز نخستین سخنرانی یا طرح مساله را دربارهی همجنسگرایی ایراد کرد. با توجه به تابو بودن مساله همجنسگرایی تا کنون هیچ خبرنگار مستقلی در ایران امکان جستجو برای یافتن خبر یا متن سخنرانی ساویز را نداشته است. این اقدام ساویز نشانه روحیه مبارز و مقاوم او در رسیدن به حقوق انسانی اقلیتها بود. برادر ساویز در یاداشتی از زندگی او میگوید «در 1972 ، او به ايراد يك سخنراني براي ارائه دادن نتايج بدست آمده از يك تحقيق كه او دربارهی بررسي ديدگاهها نسبت به گرايش جنسي در ايران انجام داده بود، پرداخت. اين اولين بحث آزاد از اين دست بود. سخنرانی همه را متعجب ساخت و چندين هزار نفر از هم سالان خويش را بدان جذب كرد. »
از سوی دیگر حسین ترکپور در مصاحبه با رادیو زمانه دربارهی سخنرانی او این چنین میگوید: «خود ساویز به همین موضوع هم اشاره کرد. او گفت در دهه هفتاد میلادی، دانشجوی رشته جامعهشناسی دانشگاه شیراز بود. آنموقعها در دانشگاه، انجمنهای مختلف سخنرانیهایی ترتیب میدادند. این سخنرانیها لزوماً راجع به همجنسگرایی یا مسائل جنسی و جنسیتی نبود، بلکه راجع به مسایل مختلفی بود که در ایران جریان داشتند. البته الان مبحث را بهطور دقیق یادم نمیآید، ولی فرض کنید مثلاً راجع به نابرابریهای اجتماعی صحبت میکنند و ساویز در آن سخنرانی سوالی را مطرح میکند؛ اقشار مختلفی در ایران محروم شمرده میشوند، از جمله میتوان به همجنسگرایان اشاره کرد. از سخنران پرسیده بود درباره محرومیتی که همجنسگرایان تجربه میکنند چه میتوان گفت. حتماً فرد باید فقیر و دردمند باشد تا بهعنوان یک فرد محروم از حقوق اولیه شناخته شود؟ سوال ساویز، بسیار تازگی داشت؛ حتی برای محیط دانشگاهیای مثل دانشگاه شیراز. »
ساویز پس از آن در آمریکا و دانشگاه سیرآکیوز به تحصیل و پژوهش روی میآورد و در همان دانشگاه آشکارا برای دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی فعالیت میکند. وی خود را در ایران و مبارزه با زبان فارسی تنها میدید اما با انجمنهای حقوق بشری انگلیسی زبان در غرب برای دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی فعالیت میکند. بعدها با تشکیل گروههایی از همجنسگرایان خارج از کشور همکاری را آغاز میکند به طوری که سردبیری مجله هومان را نیز میپذیرد؛ اما این فعالیت ها و اقدامات که در دههی پایانی 60 خورشیدی اوج آن بود برایش هزینه نیز داشت. حسین ترکپور در همان مصاحبه میافزاید: «ساویز هم احتیاط میکرد؛ بهخصوص از لحاظ امنیتی. چون تلفنهای بدی دریافت میکرد؛ از تهدید گرفته تا فحش و بد وبیراه و او به همین خاطر احتیاط میکرد.» مهین شقاقی، مادر او در مصاحبه با اقلیت از تهدید به «آتش زدن خانه» میگوید که با دخالت شهرداری و پلیس فلوریدا روبهرو میشود.
اما این احساس خطر و احتیاط از ساویز هرگز مانع از ادامه مبارزه برای او نشد. ساویز در جلسات و همایشهای مختلفی برای دفاع از حقوق همجنسگرایان شرکت میکرد و صدای همجنسگرایان ایرانی در دهههای پیش بود. سخنرانیهای انگلیسی و فارسی او در دانشگاههای مختلف برای جامه اقلیتهای جنسی ایرانی ماندگار شد.
ساویز بسیار بسیار از زمان خود جلو بود. او پیش از هر کسی اقدام به آشکارسازی عمومی کرد و دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی را آغاز نمود. وقتی مقاله ساویز درباره اخلاق و تفاوت اخلاق فرمایشی با اخلاق پویا را میخوانیم، حرفهایی میشنویم که هنوز هم تازگی دارد در حالی که سالها از نوشتن آن مقاله میگذرد. ما در قدردانی از ساویز هرچه کرده باشیم کم است و باید اعتراف کرد ضعیف عمل کردهایم. میدانیم که آغاز کنندگان هر موضوعی را پدر آن مینامند و بیراه نیست اگر ساویز شفائی را پدر دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی بنامیم. کسی که آغازکنندهی درک بیشتر جامعه ایرانی از ما دگرباشان بود و امروز سیزده سال از تحمل رنج سرطاناش میگذرد. مردی که رفت اما جای ِ پای بزرگی در تاریخ بجای گذاشت که هرچه از زمان بیشتر فاصله میگیریم، متوجه عظمت آن میشویم.
نوشتن و تجلیل از او برای ما به مثابه تجلیل از خودمان است. تجلیل و سپاس از تحمل رنجی که همه با هم برای رسیدن به اینجا کشیدهایم. همان جایی که اگر کسی در جمعی ما را انکار کرد، به او «بخندند». جایی که امروز ما تصمیم گرفتهایم برای خودمان و جامعه خودمان دست به قلم ببریم و به یک دیگر یاری برسانیم. این جسارت در ما را ساویز و ساویزها ایجاد کردند. بدون شک توجه نکردن به پیشینیانمان، ما را از رسیدن به اهداف ضد همجنسگراهراسی/ستیزی دور میکند.
او در سال 1379 بر اثر سرطان در کنار مادر و همسر خود پس از 11 سال زندگی مشترک دنیا را بدرود گفت. روحش شاد و راهش باقی.
متین محمدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر