پرونده ویژه: اقلیت اینترنتی (شماره هفتم، شهریور و مهر 92)
از زمان اوجگیری جامعهی مجازی در میحط اجتماعی زندگی ما شاهد بیان دیدگاهها و نگرشها و به نوعی رفتارهای خود به شیوهای دیگر بودهایم، رفتارهایی كه با وجود چنین فضایی از حالت سنتی خود فاصله گرفته و برای بروز شكل تازهای یافته است. این رفتارها اغلب با هدف ابراز و رفع نیازهای روحی و جسمی و بعضا به منظور اثبات ماهیت وجودی گرایش اقلیت و سوق دادن افكار جامعه دگرجنسگرا به سمتی مثبت در این مورد بوده است. وجود ابزارهای مدرنی همچون اینترنت و رسانههای دیجیتال زمینه را برای رفع و ارضای نیازهای مذكور بسیار بسط داده است و اقلیتی مدرن را در فضایی مجازی به وجود آورده است. این فضاهای مجازی و شبكههای اجتماعی به دلیل ایجاد حس امنیت نسبی در مخاطب دگرباش جنسی محیطی را به وجود میآورد كه شخص بتواند علایق خود را در آن بیابد، با افرادی كه همسویی جنسی و گرایشی با او دارند تعامل داشته باشد و به وسیلهی آن این آزادی را پیدا كند كه رفتارهایی از خود بروز دهد كه اغلب ابراز آن در محیط اجتماعی حقیقی امری كمممكن است.
این رفتارها همه ابعاد رفتاری از رفع نیاز جنسی گرفته تا نیاز روحی را در برمیگیرد. در این جا با سه نوع رفتار برای رفع سه نیاز از اقلیت در فضای مجازی مواجه هستیم:
رفتار اول نیاز جنسی است، كه شاید آن را بتوان از متداولترین موارد در فضای مجازی دانست. شخص دگرباش كه از لحاظ جنسی احساس نیاز میكند بدون آن كه در خیابان یا توالتهای عمومی و... نشانههای خاصی از نیاز خود را ابراز كند به راحتی در فضای اینترنت و رومها و پیجهای جنسی شرایط خود را نوشته و فردی را برای شراكت جنسی طلب میكند یا به سهولت با یك فیلترشكن به سایتها، فیلمها و كلیهی رسانههای پورنوگرافی دسترسی پیدا میكند و به رفع نیاز جنسی خود میپردازد. این گونه بروز رفتار اگرچه سبب انحرافات اجتماعی در طولانی مدت خواهد شد ولی مشكل اصلی زمانی ایجاد خواهد شد كه راهكار رسیدن به نیاز جنسی از طریق نیاز دوم باشد.
در رفتار اول (رفع نیاز جنسی) هدف كاملا تعریف شده است. افرادی كه با این قصد در اینترنت و فضای جمعی گرد هم آمدهاند فارغ از ارزیابی اخلاقی و نیت، هدف تعریفشدهای دارند و معیار مشخصی را میطلبند؛ اما كسانی نیز در فضای مجازی هستند كه افرادی را برای رفع نیاز روحی و عاطفی خود میجویند؛ مانند افرادی که اخیرا پی به ماهیت گرایش خود بردهاند و یا تازه به میحط مجازی دگرباشان راه یافتهاند. این افراد كه اطلاع كافی در مورد حقایق و جو حاكم بر این فضا را ندارند از آسیبپذیرترین اقشار اقلیت به شمار میآیند؛ زیرا چنین افرادی در همان محیطی میبایست به دنبال شریك عاطفی خود بگردند كه جویندگان نیاز صرفا جنسی در آن قرار دارند. رسانه اینترنت محیطی را فراهم كرده است كه افراد در آن بدون آن كه ذرهای از حقایق روحی، جنسی و احساسی حقیقی خود حرفی بزنند ماهیتی مجازی برای رسیدن به هدفی مشخص ایجاد میكنند. ماهیتی كه كمتر نیاز به بیان حقیقت خواهد داشت. مسلماً قرارگیری دو نیاز كاملا متفاوت در یك فضای مشترك آن هم با ماهیتهای نه چندان واقعی زمینه را برای ایجاد مشكلات اصلی كه سالهای سال است متوجه اعضای جامعهی مجازی اقلیت جنسی بوده فراهم میكند.
در این فضا ممكن است شخص جوینده شریك جنسی كه فرد مورد نظر خود را نیافته است با كسانی برخورد کند كه به دنبال رابطهی عاطفی و گستردهای در این فضا هستند. در این میان شخص مجهول زمینهی این را مییابد كه با توسل به زبان مورد علاقهی شنونده یا مخاطب عاطفی احساسات و هیجانات وی را تحریك كرده و او را به سمت خود جذب نماید. با ترفندهای عاشقانه وی را به سوی خود سوق دهد و در نهایت به نیاز جنسی خود یا هر نیاز فرعی دیگر كه هدف اصلی او بوده برسد، هدفی كه ضربهای مهلك به روح و منش طرف دوم كه از رابطه چیزی ورای هدف شخص اول میخواسته وارد خواهد كرد. از این روست كه تجربه سالها حضور در فضای مجازی، شخصیتها و كاراكترهای اینترنتی نشان داده است در فضای مجازی اقلیتهای جنسی ایران این روزها هر كسی با زبان عاشقانه در صدد رسیدن به هر نوع از نیاز خود در یك رابطه بدون توجه به نیاز طرف مقابل است. در حالیكه زبان عاشقانه و عاطفی تنها یك بعد از یك رابطهی تعریف شده است. كه شاید هدف خیلیها نباشد.
اما در آن سوی همین فضای تأسفآور روزنههای امید بسیاری هم بوده و هست. رفتاری جهت نیاز به اثبات وجودی؛ بسیاری از ما از زمانی كه شاهد تفاوتهای احساسی و زیباییشناختی خود نسبت به اطرافیانمان شدیم درگیریهای درونی بسیاری را تجربه كردهایم. حس شدید نیاز به وجود شخصی همانند ما جهت درك این حس و كسانی كه ما را در شناختن هرچه بهتر و بجای گرایشمان یاری كنند همواره احساس میشده است. در این میان در همین فضای مجازی آكنده از انواع غیر حقیقیها، كسانی بودند كه از اعماق وجودشان احساسات خود را در قالب دل نوشته و متون ادبی و اطلاعات مفید، خود را بدون هیچ چشمداشتی با وجود محدودیتهای موجود در فضای اینترنتی ایران در وبلاگها منتشر میكردند. این حركات سبب ایجاد جمع وبلاگنویسانی میشد كه به طور خودجوش منبع خودشناسی بسیاری از دگرباشان شده بودند. مطالب وبلاگنویسها از اثبات و تعریف صحیح همجنسگرایی و تمامی ابعاد آن گرفته تا ثبت رخدادهای زندگی همه و همه فضای صمیمانهای را جهت برداشتن گامی هرچند كوتاه ولی موثر در جهت احقاق حق جامعهی دگرباش جنسی فراهم میكرد و از سویی محفلی برای ابراز حالات روحی و ارضای نیاز درك شدن تلقی میشد، احساساتی كه بیان آن در محیط حقیقی و با هر كسی امكانپذیر نبود و ما امروز تغییر نگرش هر چند كوچك جامعهی اكثریت نسبت به دگرباشان و تمركز نسبی جامعهی الجیبیتی به مواردی مهمتر از تكبعدینگری جنسی. انتشار مجلههای متعدد دگرباشان از جمله اقلیت و چراغ و هزاران مقاله و نوشتار مرتبط با جامعه دگرباش و تلاش برای دفاع از هویت خود با صدایی رساتر به گوشهایی جدیتر و در نهایت خودشناسی كامل و بنیادین این جامعه را مدیون نوشتهها، افكار و تجربیات همنوعانی میدانیم كه با وجود مجازی بودن حقیقت خود را حفظ كردهاند و برای اثبات آن كوشیدهاند و مسلماً این مساعدتها به نتیجه خواهد رسید. همان طور كه زبان جامعهی مجازی دگرباش ما نسبت به سالهای پیشین بسیار اصولیتر و كارآمدتر شده است. امید است كه با تداوم این تلاشها جبرانكنندهی خسارت دروغهایی باشیم كه شاید به وسیلهی آنان قلبی شكسته یا روحی آزرده شده باشد.
سامان درخشان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر