بهاریه (شماره دهم، اسفند 92)
شادی بچه گانه لول خوردن
میان ریخت و پاش خانه تکانی مادرست
و داغی یک چای معطر
بعد از تکاندن
خاطرههای ناخوش روزهای دور
در یک بعد از ظهر آخر اسفند
چه خوش آیند است... چه خوش آیند !
بهار... خوشی روزهای آفتابی/ ابری
واپسین روزهای اسفندست
و انتظار قدمهای نوروز
تمام لحظه ها را پر میکند
بهار... رایحه های تند و تلخ و شیرینیست
که از آشپزخانه ی مادرم می آید
بهار... کارهای نیمه تمام توست/ دستهای زبیای توست
که رنگ و لعاب می دهد ... تمام شیرینی نوروز را
و بهار... افکار روشن ماست
که بزرگترین آرزویش
باید
سلامتی تن باشد
برای کسانی که دوستشان داریم
واراند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر