پرونده ویژه: جمعه سیاه (شماره ششم، تیر و مرداد 92)
دیدگاه شخصی نویسنده پیرامون اهمیت وجود روزی به نام روز ملی همجنسگرایان
انسانها برای بزرگداشت یاد افراد و یا وقایع مهم کارهای مختلفی انجام میدهند، از جمله ممکن است روزی را در تقویم به نام آن فرد و یا واقعه ثبت کنند، مانند روزی که نفت در ایران ملی شد. چهار سال پیش جمعی از همجنسگرایان تصمیم گرفتند روز اول مرداد که مصادف با اولین جمعه مرداد بود را به عنوان روز ملی همجنسگرایان جشن بگیرند. اینکه هدف این جمع از چنین تصمیمی چه بود برای من مشخص نیست، اما این حرکت گرچه از سوی بسیاری مورد استقبال قرار گرفت، دلیلی شد برای بروز اختلاف بین افراد و گروههای مختلف الجیبیتی. حدودا دو ماهی مانده به دومین سالگرد این روز بود که درباره وجود چنین روزی اطلاع یافتم. با گروهی آشنا شدم که قصد داشت اولین جمعه مرداد را به عنوان روز ملی همجنسگرایان جشن بگیرد. به دلایل زیر از وجود چنین روزی استقبال کردم و تصمیم گرفتم با آن گروه همکاری کنم:
اول اینکه به نظرم هر بهانهای که باعث شادی در بین الجیبیتیهای اکثرا ناامید و سرخورده شود، از نظر من مثبت است. الجیبیتیها به دلیل مشکلات مضاعفی که نسبت به دیگران دارند اکثرا غمگین و انزاواطلب میشوند. امیدشان به برخورداری از یک زندگی خوب پایین است و به قول معروف دل خوشی از زندگی ندارند. بنابراین یکی از اهداف ما باید تولید شادی در بین خودمان باشد. به نظر من همین که حتی چند ساعتی لبخندی بر چهرههای بچهها نقش ببندد میتواند یک گام مفید در بهبود کیفیت زندگی ما باشد و بنابراین کاری با اهمیت است.
دوم، معروف شدن این روز در ایران میتوانست کمک زیادی به رسمیت بخشیدن به وجود الجیبیتیها و بیرون آوردن آنها از خفا کند. یکی از کارهایی که جامعه برای حذف همجنسگرایان انجام داده اجتناب از صحبت کردن درباره آنها بوده طوری که اغلب حتی افراد جرات بر زبان آوردن واژههای همجنسگرایی، گی و یا لزبین را ندارند و نوعی فوبیا در برابر این کلمات وجود دارد. انتخاب روزی به عنوان روز ملی همجنسگرایان ایرانی، میتوانست به تدریج این واژهها را بر سر زبانها بیندازد و در ابتدا به عادیسازی نام بردن از این قشر و در ادامه به پذیرفتن آنها به عنوانی بخشی از جامعه کمک بکند.
سوم، افزایش اعتماد به نفس در میان الجیبیتیها. با توجه به آنچه در ابتدا گفته شد و اهمیتی که نامگذاری یک روز در فرهنگ ما میتواند داشته باشد، یعنی به عنوان یک رویداد مهم، برگزیدن روزی به عنوان روز ملی همجنسگرایان میتواند باعث افزایش اعتماد به نفس در بین افراد الجیبیتی شود.
چهارم اینکه چنین روزی میتوانست به عنوان نمادی باشد برای ایجاد اتحاد بین الجیبیتیها. اتحادی که میتوانست برای فعالیتهای مختلفی مورد استفاده قرار بگیرد. زندگی زیرزمینی باعث شده افراد به راحتی با هم ارتباط برقرار نکنند و امکان همکاری در بین الجیبیتیها برای ارتقا سطح زندگی یکدیگر کم است. بعضی کارها برای تسهیل این ارتباط انجام شده، از جمله استفاده از اینترنت و یا مشخص کردن مکانهایی در سطح شهر برای دور هم جمع شدن. اما نه فضاهای مجازی و نه مکانهای پراکنده در شهر که هر چند وقت یک بار به دلیل شناسایی شدن باید تغییر کنند، هیچ کدام نمی توانند به عنوان نمادی برای اتحاد باشند. مشخص کردن یک روز مشخص برای الجیبیتیهای ایرانی میتواند همچون پرچمی باشد که بتوانند زیر آن جمع شوند و به هدفگذاری و حرکت به سوی یک زندگی بهتر بپردازند. به وجود آمدن چنین اتحادی و سپس سازماندهی فعالیتهای مختلفی با هدف کمک به ادامه تحصیل، شغلیابی، حمایت عاطفی، فرهنگسازی در جامعه، فعالیتهای هنری و غیره از جمله دلایل اصلی من برای تمایل به بزرگداشت روزی به عنوان روز ملی همجنسگرایان ایرانی بود.
پس از آنکه شروع به همکاری با گروه موافق اولین جمعه مرداد به عنوان روز ملی نمودم، متوجه شدم که برخی از بچهها اعتراضاتی نسبت به شیوه انتخاب این روز دارند. به عنوان مثال گروهی بود که اول مرداد را به عنوان روز ملی میشناختند و یا گروههای دیگری که اصلا روزهای دیگری مد نظرشان بود. نهایتا چنین اختلافهایی باعث شدند که برخی از فعالینی که در گروه اولین جمعه مرداد کار میکردند دلسرد شوند و انصراف بدهند. در نتیجه با یکی از بچهها که تنها ادمین باقی مانده از گروه بود جلسهای گذاشتیم تا راهی برای حل شدن این اختلافها پیدا کنیم. تصمیم گرفتیم که بهترین روش میتواند همان رایگیری باشد. بنابراین فعالیتهای جاریمان را متوقف کردیم و با صدور اطلاعیهای کمپین رایگیری برای انتخاب روز ملی همجنسگرایان را شروع کردیم و از همه افراد و گروههای مختلف درخواست کردیم که روز مورد نظر خود را پیشنهاد دهند و با یکدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازند. رای گیری توجه زیادی را به سمت خودش جلب کرد، اما مخالفتهایی هم با کار رایگیری آغاز شد. مخالفین را میشد به دو گروه کلی تقسیم کرد، اول کسانی که اعتقاد داشتند رای گیری از طریق اینترنت کاراشتباهی است چرا که امکان تقلب بالاست و دوم کسانی که میگفتند اصلا رای گیری لازم نیست چرا که روز ملی همان اولین جمعه مرداد است و از ما دلخور شده بودند. پاسخ ما به گروه اول این بود که گرچه امکان تقلب در هر نوع رایگیری، از جمله رای گیری اینترنتی وجود دارد، اما با توجه به امکانات ما و مشکلات زیادی که وجود دارد تنها راهی است که از طریق آن روز ملی با مشارکت اکثریت انتخاب خواهد شد و حرف ما خطاب به گروه دوم این بود که مهم نیست روز ملی کدام روز باشد، مهم اتحادی است که حول این روز شکل بگیرد و کارهایی که به مناسبت این روز انجام شود. نهایتا یک اجماع نسبی بوجود آمد، اما برخی هم راضی نشده بودند و همچنان سرسختانه با رایگیری مخالفت میکردند. مشکلات مختلفی پیش میآمد که پیش بینی نشده بودند، اما با کمک دوستان این مشکلات حل میشدند. حدودا دو هفتهای به زمان رایگیری زمان مانده بود و برای روز رایگیری و فردای آن برنامهریزیهایی شده بود. مثلا قرار بود بلافاصله بعد از اعلام نتایج رایگیری برنامههایی به مناسبت روز ملی اعلام شوند تا افکار خیلی زود به سمت آن فعالیتها جلب شده و تا جای ممکن از بحثها و بهانهگیریهای بعد از رایگیری جلوگیری شود و به قول معروف بتوانیم به اصل مطلب یعنی کار کردن در کنار هم برای رسیدن به اهدافی همچون شکل دادن گروههای مختلف آموزشی، حمایت عاطفی، سازماندهی و برگزاری مراسم مختلف، فرهنگسازی و غیره بپردازیم. اما ادمین وقت آن صفحه با من تماس گرفت و گفت که از طرف مدیر یکی از سازمانهای فعال حقوق همجنسگرایان خارج از کشور خبر داده شد که اطلاعاتی به بیرون درز کرده که باعث شده فعالیتهای ما تحت نظر باشد. با توجه به اینکه نمیخواستیم کسی در خطر بیفتد تصمیم گرفتیم کار را متوقف کنیم. متاسفانه چند روز بعد از توقف کار ما متوجه شدیم یک گروهی بدون آنکه اطلاعی از برنامههای ما داشته باشد، تصمیم گرفته رای گیری را در زمانی که ما اعلام کرده بودیم انجام دهد. همانطور که قابل پیشبینی بود کار رایگیری این گروه با شکست روبرو شد و نهایتا باعث دلخوریهای بیشتری شد.
در آستانه چهارمین سالگرد روز ملی با توجه به مشاهدات به نظر میرسد که طرفداران اولین جمعه مرداد به عنوان روز ملی فعالتر هستند و تعدادشان نسبت به سایرین بیشتر.
هوداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر