پرونده ویژه: جمعه سیاه (شماره ششم، تیر و مرداد 92)
بگذریم، وجود یه همچین روزی تو تقویمِ نه تنها ایران، بلکه تمام کشورهای جهان کمه. روزی که مطمئنا سازمان ملل و سازمانهای وابسته به اون که مسئول این چنین آیینهایی هستند باید خیلی جدی بهش بپردازند. در واقع روز ملی اقلیتهای جنسی روزی برای یادآوری تمام خوبیها و بدیهاییه که نسبت به این اقلیتِ واقعا تحت ستم داره انجام میگیره. برای ایجاد تغییری هرچند کوچک در رفتارها نسبت به این افراد. شاید بسیاری از دولتها و حکومتها (و در واقع اکثریت مطلق اونها) خواهان نادیده گرفتن این اقلیت و شاید در میان نبودن آنها باشن، اما چیزی رو که وجود داره نمیشه نادیده گرفت، چیزی که مسئله هم نیست، فقط یه بخش از جامعه ست که به دلیل خودفراموشی باعث درگیری فکری اونها شده. با یادآوریای اینگونه میشه زندگیای بهتر برای بدنهی اصلی جامعه و هر نوع اقلیتی تامین کنه تا آرامش و آسایشی که نیازمند رشد تمامی جوامعه به وجود بیاد.
اما از طرفی ما باید مشکلات خودمون رو در بین خودمون هم برطرف کنیم، این دیوار بلند بیاعتمادی، این گسست میان پوزیسیونهای مختلف، این جنگ شبه طبقاتی که علیه همدیگه راه انداختیم!
به هرحال ما اکنون این روز رو داریم؛ روز ملی روزیه که تمام افراد یک ملت، خارج از نوع نژاد و رنگ و طبقه باید تمام اختلافهای داخلیشون رو کنار بذارن و به همدلی و نزدیکی و رفاقت و صمیمیت با هم فکر کنن و پشت و پناه هم باشن.
تا وقتی ماها حواسمون به خودمون نباشه، هیچچیزی نمیتونه به احقاق حقوقمون کمک کنه و هرچه هم داشته باشیم از دست خواهیم داد، شاید ما خود کشوری کوچک باشیم در کشور بزرگ ایران، شاید ما جزیرهای متفاوت در میان این مجمعالجزایر مردمان عزیزیم که فقط دچار ناآگاهیاند. تلاش اصلی ما در این روز میتونه آگاهیبخشی باشه تا تمام این پلهای خراب شده رو تعمیر کنیم.
در واقع باید مانند یک ملت به تمام سیاستهای خارجی و داخلی خودمون به یک نوع نگاه کنیم، ما هم نیازمند ارتباط وسیع و گسترده و البته جامع با دیگر افراد جامعهمون هستیم (هم تک تک و هم به عنوان یک اقلیت با کل) و هم ارتباطی موثر و دوطرفه و البته مساوی و برابر با افراد درون اقلیت. ما برای رسیدن به بیانی آزاد و به دست آوردن پشتیبانی جامعهی بزرگ نیازمند این رویکرد هستیم.
به امید آن روز...
دوموزی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر