دفتر مقالات (شماره دهم، اسفند 92)
نگاهی به جنجالی ترین فیلم سینمای ایران در سال 92، هیس! دخترها فریاد نمی زنند
چندی پیش آکادمی اسکار طی نامهای به پوران درخشنده خواستار دریافت یک نسخه از فیلمنامه «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» شد. ساخت فیلم هیس افتخاری دیگر را برای پوران درخشنده و سینمای ایران به ارمغان آورد که خشم گروههای تندرو و افراطی داخل کشور را برانگیخت. در حالی که پس از اکران این فیلم که بیش از چهار میلیارد تومان فروش داشت و مخاطبان زیادی را به سینماها کشاند، نشریات معتبر خارجی مانند ورایتی نقدهایی در تحسین آن نوشتند، عدهای در داخل اما با ایراد گرفتن از وجود نمادهایی چون چادری که بر سر قربانی زندانی (شیرین با بازی طناز طباطبایی) است یا شباهت گریم شخصیت منحرف جنسی داستان (بابک حمیدیان) به افراد ارزشی، تلاش کردند تا از فیلمی کاملاً اجتماعی و انتقادی، درونمایههای سیاسی بیرون بکشند. نامنصفانهترین نقدها آنهایی بودند که تلاش میکردند فیلم را یک تلاش فمینیستی ناموفق نشان بدهند. حال آن هر منتقد کاربلدی با دیدن فیلم میتواند دریابد که دغدغههای درخشنده در این اثر فراتر از دفاع از حقوق زنان –آن گونه که در فیلمهای تهمینه میلانی دیده میشود- بوده است. گرچه درخشنده در این فیلم ارزشهای نهادینه شدهی جامعهی مردسالار ایرانی مانند ناموس و حیثیت را که آمیخته با جهل و تعصب هستند، به چالش می کشد.
فیلم هیس شاید یک فیلم معناگرا یا مورد پسند جشنوارههای خارجی یا منتقدان روشنفکر و مخاطبان خاص سینما نباشد، چرا که قصهاش زیادی «رو» و آشکار است. با این حال، درخشنده با شجاعتی که در انتخاب مضمون داشته (وی برای اولین بار در تاریخ سینمای بعد از انقلاب به تابوی تجاوز جنسی به کودکان میپردازد) ابایی از این عامهپسندی ندارد. چرا که اصلاً هدف او همین برقراری ارتباط با عوام است. درخشنده تحسین و هورای حقوقدانان و متخصصان و طبقه مرفه روشنفکر را نمیخواهد. او مانند یک معلم دلسوز تلاش دارد تا به مادران و پدران و معلمان طبقه متوسط جامعه آموزش دهد. او میکوشد با معمولیترین افراد جامعه ارتباط برقرار کند و از اینکه برای انتقال مفهوم از دستمایههای سینمای عامهپسند نیز کمک بگیرد باکی ندارد. هر چند کلیت اثر او همچنان وزین و هوشمندانه باقی میماند.
بازی موفق طناز طباطبایی در نقش قربانی و نیز شجاعت قابل تقدیر بابک حمیدیان برای پذیرفتن نقش متجاوز؛ همچنین بازی محکم و یکدست مریلا زارعی که بخاطر آن نامزد بهترین نقش مکمل زن در جشنواره سی و یکم فجر نیز شد، از جمله نقاط قوت این فیلم است.
به نظر میرسد با ساخت این فیلم فصل تازهای در سینمای ایران گشوده شده است. فصلی که در آن نقص آشکار قوانین حقوقی و قضایی مبتنی بر فقه سنتی به باد انتقاد گرفته می شود و هرچه بیشتر نسبی و مشروط بودن آن، مخاطب را به فکر فرو می برد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر